تن تو حس قشنگی به تنم می دهد و

تن تو حس قشنگی به تنم می دهد و
بهترین حس تنم حس هم آغوشی توست

حس عریان شدن جان من و پیکر تو
وقت آن زمزمه ها از سر مدهوشی توست

و نگاهی که مرا سوی تو می آورد و
بوسه خواه از لب من لحظه ی خاموشی توست

رقص چشمان پر از خواهش من روی تنت
]خود سبب ساز همین مستی و بی هوشی توست*

تن تو روی تنم کوره ی آتش شده بود
و لبانم که شراب خم می نوشی توست

« دوستت دارم » ... و این حرف من از عمق وجود
بهترین نغمه ی نجوای در گوشی توست ...
دیدگاه ها (۳)

بیت زیبای کدامین غزلی برلب منکه غمت خط زده برمثنوی هرشب منسا...

به نستعلیق قرآن می سپارم اشتباهم راچه لذت بخش کرده خط چشمانت...

پا به پایت عاشقانه این همه راه آمدمغافل اما هم چو یوسف ب...

شدہ ام دور ز آ غوش تو امشب یارمچہ ڪنم از غم مهجورے تو بیدارم...

پارت : ۳۰

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

بوی الکل و مواد ضد عفونی بینی دختر را میسوزاند. همه جا برای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط