الان گرمید نمیفهمید

الان گرمید نمیفهمید ،
وقتی موقعِ جدول بازی کردن ،
سوال نوشت آغوش و سه حرفی بود ..
گفتین بَغل به‌جا جَدول مُحکم توو بغلش
گُم شدین میفهمید من چی میگم ..
وقتی نگاتون کرد ، گفت :
«دقّت کردی از وقتی من هستم هَر روز داری خوشگل‌تر میشی؟» ،
تازه دَرک میکنین حَرفمو ..
وقتی یه روز نَبضتونو نگرفت ،حس
کردین یه حالِ مَریضی دارین ،
بیاید صُحبت کنیم ..
وقتی وقت و بی‌وقت ، با دلیل و بی‌دلیل
دورتون گشت ، حالیتون میشه ..
وَقتی کنارش از قضاوتِ مردم
نَترسیدید ، حسابه ..
الان گرمید نمیفهمید ،
وقتی به خودتون اومدید ،
دیدید بدونِ صداش و چشاش و دَستاش
حالِ دلتون غمگین نه وَلی مُضطربه ،
تازه میفهمید «قلباً» وا دادید ..
تازه میفهمید بی اون ، «قلباً» نشدنیه ..
بی‌اون ، نشُدنیه .. #مهدیه_صدر
دیدگاه ها (۱)

.حدیث چشمِ تو گفتمدلم رفت...!.#مولانا#

نبودنتخواب رااز چشم پنجره ها ربودهو تمام شبها ابر پوشیده اند...

🍂 برگی تنها و غمگینمبا شنلی زرد بازمانده از قافله باداینک پا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط