چیزی نگو پدر

چیزی نگو پدر
کسی نپرسیده
سرچشمه زولا کجاست
یا آنسوی گردنه
چه برفی مانده؟
سیگارهای بهمن‌ات را بکش
و بی‌حرف پیش
نگاهم کن
دختری که فرو رفته در خود
از گردنه قوشچی سرازیر می‌شود
رخت‌اش سفید است و
بخت‌اش سیاه
#آرزو_نوری
دیدگاه ها (۲)

دلتنگی شبیه تو نیستگاه و بیگاه در می زندهر جا دلش خواست می ن...

به گلدان خالی آب می دهم. چرا که روزی گیاهی در دل داشت، یک شا...

از امروز تصمیم گرفته‌ام قد بکشمدر خیابان که راه می‌رومبه آدم...

از چارچوب همین قاب پایین آمده باشی. دستت را بیندازی دور گردن...

My angel (part4) ~ قربان ماشین اماده است _ باشه … دختر از پل...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط