مروارید آبی

مروارید آبی
Part ⁷⁸
_ چرا وقتی میگم تمومش کنید تموم نمیکنید؟؟ (عصبی داد)
_چند بار بهت گفتم دخالت نکن تو زندگیش؟ (داد)
_ نمیبینی وضعیت روحیش و؟؟؟
_اینقدر نفهمی لانااا؟(داد)
+ سر من داد نزن که از تو بیشتر اعصابم خورده (داد)
+ببینم مگه تقصیر منه؟
+ما داشتیم سه تا زن باهم حرف میزدیم
(داد)
+ اون اومد تو اشپزخونه (داد)
_ چند بار بهت گفتم دخالت نکن تو زندگی بقیه داد
+ به تو چه که من چیکا میکنم؟؟ (داد)
_ تو زن منی هر کاری کنی به من مربوطه و پای ابروی من در میونه اینو میفهمی؟؟ (داد)
+ الان تو رسانه پخش کردم که میگی ابرو؟ (داد)
+ الان به من تهمت زدی این بود اعتماد؟؟ (داد)
ویو لانا
درسته کار ما اشتباه بود ولی ما داشتیم فقط حرف میزدیم جیمین همینجوری اومد تو اشپزخونه
این دعوا تقصیر همه هست ولی الان تمام کاسه کوزه ها سر من داره میشکنه
بعد از کلی داد و بحث با کوک از اتاق زدم بیرون و کوک هم همینجوری داشت داد میزد که داری کجا میری
_ کجا میری؟ (داد عصبی)
_با توعممم(عربده)
دارم میرم یه غلطی بکنم باید به تو هم جواب پس بدم؟(داد)
از اتاق زدم بیرون میخواستم از پله ها پایین برم که در اتاق تهیونگ و یونا باز شد بغل اتاق ما بودن پس کاملا صدای مارو شنیدن البته با اون عربده هایی که کوک کشید صدامون تا اونور کره زمینم میرفت
&ببینم حال تو خوبه؟ نگران
به نظر تو حال من با این برادر عقده ایت خوبه؟

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۳)

مروارید آبیPart ⁷⁹ویو لانایونا رو کنار زدم هنوز بالای پله بو...

مروارید آبیPart ⁸⁰♡بیا این قرص و بخور +ممنونخورد*+برید بخواب...

مروارید آبیPart ⁷⁶+ سه سالی میشه.. ولی وقتی برگشتم من کوک و ...

مروارید آبیPart ⁷⁵ویو کوک بعد اینکه لباس هامو عوض کردم برگشت...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟒𝟖کوک: که ببخشم؟عمرن وقتی شکنجه شدید میفهمید.آن...

پارت ۸# حلقه_سکوت که یهو هه این چشاشو بستو جیغ زدم اروممم بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط