پارت ۷
پارت ۷
بوسه از تو😇🍷
صبح که از خواب پا میشم میبینم ساعت ۱۲ و من از قرارم با جین جا موندم.
لیا: وای گند زدم.( ادمین: خوبه خودشم میدونه ریده😂💩)
(پرش زمانی)
[پنج دقیقه بعد)
آماده میشم و زنگ میزنم به جین ، جین جواب میده...
جین: الو بفرمایید؟؟ (با صدای خواب آلود)
لیا: منم لیا .
جین: چی ؟؟؟
لیا: بدو بیا دیر کردیم.
جین: ای وای(با داد) خاک تو سرم
لیا: من آماده میشم تو بیا دنبالم.
جین: باشه.
جین اومد دنبالم و سوار شدیم و تو راه جین دستمو گرفت و من لپ هام قرمز شد. بعد چند دقیقه رسیدیم به رستوران.
لیا: مگه قرار نبود بریم کافه؟؟
جین: اره ولی گفتم بریم باهم ناهار بخوریم.
لیا: باشه .
جین دست منو میگیره و می شینیم.
بعد اینکه غذا خوردیم جین منو با خودش برد خونه بنگتن وقتی رسیدیم جیهوپ گفت...
جیهوپ: شوگا کرونا گرفته و حالش بده.
جین: ای وای .
لیا : خودم ازش نگهداری میکنم .
جین: کار خوبی میکنی .
میرم تو اتاق شوگا میبینم شوگا تو اتاق خوابیده.
بوسه از تو😇🍷
صبح که از خواب پا میشم میبینم ساعت ۱۲ و من از قرارم با جین جا موندم.
لیا: وای گند زدم.( ادمین: خوبه خودشم میدونه ریده😂💩)
(پرش زمانی)
[پنج دقیقه بعد)
آماده میشم و زنگ میزنم به جین ، جین جواب میده...
جین: الو بفرمایید؟؟ (با صدای خواب آلود)
لیا: منم لیا .
جین: چی ؟؟؟
لیا: بدو بیا دیر کردیم.
جین: ای وای(با داد) خاک تو سرم
لیا: من آماده میشم تو بیا دنبالم.
جین: باشه.
جین اومد دنبالم و سوار شدیم و تو راه جین دستمو گرفت و من لپ هام قرمز شد. بعد چند دقیقه رسیدیم به رستوران.
لیا: مگه قرار نبود بریم کافه؟؟
جین: اره ولی گفتم بریم باهم ناهار بخوریم.
لیا: باشه .
جین دست منو میگیره و می شینیم.
بعد اینکه غذا خوردیم جین منو با خودش برد خونه بنگتن وقتی رسیدیم جیهوپ گفت...
جیهوپ: شوگا کرونا گرفته و حالش بده.
جین: ای وای .
لیا : خودم ازش نگهداری میکنم .
جین: کار خوبی میکنی .
میرم تو اتاق شوگا میبینم شوگا تو اتاق خوابیده.
۲.۱k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.