پارت ۹
پارت ۹
بوسه ای از تو🔥😈
بعد از اینکه یواش سوپ و دادم به شوگا ، شوگا سریع شروع کرد به خوردن و وقتی تموم شد از من تشکر کرد و منم لبخند زدم و رفتم بیرون.
وی: وای خیلی خوش مزه بود.
جین: از این به بعد همیشه بیا از اینا درست کن.
نامجون: عالیییییی بودددددددددد.
جیمین: 👍👍👍
جیهوپ: خیلی خوب بود.😊
کوکی: وایییی عالی بود.
لیا: ممنون پسرا😊😍
بعد میرم تو اشپز خونه و تمام ظرف ها رو میشورم و کار های خونه رو با کمک پسرا انجام میدم. من پام لیز میخوره و میوفتم رو وی و اونو میبوسم.
نامجون: ع..........
جین: وا د فاک.
جیمین : میشه از روی هم پاشین..؟.....
من از روی وی پامیشم و میگم....
لیا: متاسفم من......
وی: نه اشکال نداره اتفاق.
تا شب کار میکنیم و خسته میشیم و من تو خونه بنگتن خوابم میبره تو اتاق جین و بغل جین. صبح از خواب پامیشم.
لیا: ای وای من.......
جین: وا د فاک تو دیشب اینجا خوابیدی. من فکر کردم کوک.
لیا: اره خیلی خسته بودم نفهمیدم.
من و جین از اتاق میریم بیرون و میبینم همه اعضا دارن به من و جین نگاه میکنن، من همه موضوع و برای اعضا توضیح میدم.
شوگا: واییییییی کمرمممممممممم.
لیا: شوگا خوبی؟؟؟؟
شوگا نه دارم میمیرم ( با داد از تو اتاق)
لیا: دارم میام کمی صبر کن.
میرم براش کمپرس آب داغ میارم.
لیا: شوگا اینو بذار روی کمرت.
شوگا: باشه . بدش به من.
لیا: بیا.
(پرش زمانی)
[یک ساعت بعد]
میرم خونه ناحی و شب همونجا میمونم.😴😴
بوسه ای از تو🔥😈
بعد از اینکه یواش سوپ و دادم به شوگا ، شوگا سریع شروع کرد به خوردن و وقتی تموم شد از من تشکر کرد و منم لبخند زدم و رفتم بیرون.
وی: وای خیلی خوش مزه بود.
جین: از این به بعد همیشه بیا از اینا درست کن.
نامجون: عالیییییی بودددددددددد.
جیمین: 👍👍👍
جیهوپ: خیلی خوب بود.😊
کوکی: وایییی عالی بود.
لیا: ممنون پسرا😊😍
بعد میرم تو اشپز خونه و تمام ظرف ها رو میشورم و کار های خونه رو با کمک پسرا انجام میدم. من پام لیز میخوره و میوفتم رو وی و اونو میبوسم.
نامجون: ع..........
جین: وا د فاک.
جیمین : میشه از روی هم پاشین..؟.....
من از روی وی پامیشم و میگم....
لیا: متاسفم من......
وی: نه اشکال نداره اتفاق.
تا شب کار میکنیم و خسته میشیم و من تو خونه بنگتن خوابم میبره تو اتاق جین و بغل جین. صبح از خواب پامیشم.
لیا: ای وای من.......
جین: وا د فاک تو دیشب اینجا خوابیدی. من فکر کردم کوک.
لیا: اره خیلی خسته بودم نفهمیدم.
من و جین از اتاق میریم بیرون و میبینم همه اعضا دارن به من و جین نگاه میکنن، من همه موضوع و برای اعضا توضیح میدم.
شوگا: واییییییی کمرمممممممممم.
لیا: شوگا خوبی؟؟؟؟
شوگا نه دارم میمیرم ( با داد از تو اتاق)
لیا: دارم میام کمی صبر کن.
میرم براش کمپرس آب داغ میارم.
لیا: شوگا اینو بذار روی کمرت.
شوگا: باشه . بدش به من.
لیا: بیا.
(پرش زمانی)
[یک ساعت بعد]
میرم خونه ناحی و شب همونجا میمونم.😴😴
۱.۸k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.