p
"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"
'p¹'
'⁶عصر'
وارد شرکت شد.
سقف بلند، نورهای سفید یخی و صدای آروم موسیقی.
زن پشت میز پذیرش، با دیدن اسم 'پارک آلیس' داخل لیست مهمونهای ویژه با شخصی تماس میگیره.
"بله… خانم پارک رسیدن"
چند دقیقه بعد، پسری با کت و شلوار مشکی به سمت آلیس اومد.
"خوش اومدی. جئون بالا منتظره":Frederick
"صحیح":Alice
وارد آسانسور شدن و به طبقه بیستوچهارم رفتن.
حرفی زده نشد و آسانسور به طبقه آخر رسید.
در اتاق باز شد.
یک اتاق بزرگ با پنجرههای بزرگوقدی که از داخلشون شهر به خوبی دیده میشد
جئون، پشت میز مشکیرنگی مشغول نگاه کردن به یک طرح بود.
موهای مشکی کوتاه با نگاهی جدی.
بوی ادکلن تلخوسردش به خوبی حس میشد.
"سلام":Alice
"بشینید":kook
روبهروش نشست. چند لحظه سکوت حکم فرما بود که جئون سرش رو آورد بالا و با نگاهی جدی به چشمهای سرد آلیس نگاه کرد و گفت:
"مدتیه کارتو دنبال میکنم. ازش خوشم میاد. استعداد داری و جسارت. چیزی که افراد زیادی ندارن":kook
فردریک به صندلی تکیه داد.
"سبک خاصش برای کالکشن پاییز میتونه بینظیر باشه":Frederick
"پیشنهادم واضحه. ما تو این شرکت دنبال آدم معمولی نمیگردیم.
اگه توی اولین پروژه نشون بدی که همون آدمی هستی که فکر میکنم… جایگاهت اینجا ثبت میشه":kook
آلیس با چشمهای سردش به جئون نگاه کرد و با غرور گفت:
"معمولی؟ یادم نمیاد تابهحال کسی از این کلمه برای توصیفم استفاده کرده باشه. حتی یک نفر":Alice
یک پاش رو روی پاش گذاشت و به جونگکوک خیره شد.
"اگه دنبال یه آدم بینقص میگردی، باید بگم آدم خوش شانسی هستی":Alice
جونگکوک کمی مکث.
یه لبخند محو و خیلی کمرنگ، گوشه لبش نشست.
"خوبه… فردا کارت شروع میشه"؛kook
"به جهنم خوش اومدی، آلیس":Frederick
'p¹'
'⁶عصر'
وارد شرکت شد.
سقف بلند، نورهای سفید یخی و صدای آروم موسیقی.
زن پشت میز پذیرش، با دیدن اسم 'پارک آلیس' داخل لیست مهمونهای ویژه با شخصی تماس میگیره.
"بله… خانم پارک رسیدن"
چند دقیقه بعد، پسری با کت و شلوار مشکی به سمت آلیس اومد.
"خوش اومدی. جئون بالا منتظره":Frederick
"صحیح":Alice
وارد آسانسور شدن و به طبقه بیستوچهارم رفتن.
حرفی زده نشد و آسانسور به طبقه آخر رسید.
در اتاق باز شد.
یک اتاق بزرگ با پنجرههای بزرگوقدی که از داخلشون شهر به خوبی دیده میشد
جئون، پشت میز مشکیرنگی مشغول نگاه کردن به یک طرح بود.
موهای مشکی کوتاه با نگاهی جدی.
بوی ادکلن تلخوسردش به خوبی حس میشد.
"سلام":Alice
"بشینید":kook
روبهروش نشست. چند لحظه سکوت حکم فرما بود که جئون سرش رو آورد بالا و با نگاهی جدی به چشمهای سرد آلیس نگاه کرد و گفت:
"مدتیه کارتو دنبال میکنم. ازش خوشم میاد. استعداد داری و جسارت. چیزی که افراد زیادی ندارن":kook
فردریک به صندلی تکیه داد.
"سبک خاصش برای کالکشن پاییز میتونه بینظیر باشه":Frederick
"پیشنهادم واضحه. ما تو این شرکت دنبال آدم معمولی نمیگردیم.
اگه توی اولین پروژه نشون بدی که همون آدمی هستی که فکر میکنم… جایگاهت اینجا ثبت میشه":kook
آلیس با چشمهای سردش به جئون نگاه کرد و با غرور گفت:
"معمولی؟ یادم نمیاد تابهحال کسی از این کلمه برای توصیفم استفاده کرده باشه. حتی یک نفر":Alice
یک پاش رو روی پاش گذاشت و به جونگکوک خیره شد.
"اگه دنبال یه آدم بینقص میگردی، باید بگم آدم خوش شانسی هستی":Alice
جونگکوک کمی مکث.
یه لبخند محو و خیلی کمرنگ، گوشه لبش نشست.
"خوبه… فردا کارت شروع میشه"؛kook
"به جهنم خوش اومدی، آلیس":Frederick
- ۱۲.۶k
- ۱۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط