p
"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"
'p³'
با دقت به طرحها نگاه میکرد.
واقعا بینظیر بود! میتونست به جرعت بگه جزو بینقص ترین طرحهایی بودن که تو زندگیش دیده بود.
"مثل اینکه...":kook
طرحهارو گذاشت رو میز، به صندلی تکیه داد و به چشمهای آلیس نگاه کرد.
"واقعا کارت خوبه":kook
"فکر کنم گفته بودم... نه؟":Alice
پوزخند زد و از روی صندلی بلند شد. آروم به سمت آلیس قدم برداشت و روبهروش ایستاد. فاصلشون رو کمکرد و به چشمهای خیره شد.
"اینجا کسی به اینکه چی گفتی اهمیت نمیده. تنها چیزی که اینجا بقیه بهش اهمیت میدن، چیزیه که از خودت نشون میدی":kook
به چشمهای جئون خیره شد روی نوک پاهاش ایستاد تا به صورتش نزدیک تر بشه.
"بقیه، برام مهم نیستن":Alice
جئون پلک نزد.
آلیس، دستش رو به سمت طرحش که روی میز جئون بود برد. طرحرو برداشت. به سمت درب رفت و از اتاق خارج شد.
سرش رو پایین انداخت و پوزخند زد. به سمت پنجره رفت و به بیرون نگاه کرد.
"مسئله فقط استعدادش نیست که خاصه. اون... خودشم انگار یک اثر هنریه!":kook
______
نظرتون چیه؟
احساس میکنم فیک جالب نیست
'p³'
با دقت به طرحها نگاه میکرد.
واقعا بینظیر بود! میتونست به جرعت بگه جزو بینقص ترین طرحهایی بودن که تو زندگیش دیده بود.
"مثل اینکه...":kook
طرحهارو گذاشت رو میز، به صندلی تکیه داد و به چشمهای آلیس نگاه کرد.
"واقعا کارت خوبه":kook
"فکر کنم گفته بودم... نه؟":Alice
پوزخند زد و از روی صندلی بلند شد. آروم به سمت آلیس قدم برداشت و روبهروش ایستاد. فاصلشون رو کمکرد و به چشمهای خیره شد.
"اینجا کسی به اینکه چی گفتی اهمیت نمیده. تنها چیزی که اینجا بقیه بهش اهمیت میدن، چیزیه که از خودت نشون میدی":kook
به چشمهای جئون خیره شد روی نوک پاهاش ایستاد تا به صورتش نزدیک تر بشه.
"بقیه، برام مهم نیستن":Alice
جئون پلک نزد.
آلیس، دستش رو به سمت طرحش که روی میز جئون بود برد. طرحرو برداشت. به سمت درب رفت و از اتاق خارج شد.
سرش رو پایین انداخت و پوزخند زد. به سمت پنجره رفت و به بیرون نگاه کرد.
"مسئله فقط استعدادش نیست که خاصه. اون... خودشم انگار یک اثر هنریه!":kook
______
نظرتون چیه؟
احساس میکنم فیک جالب نیست
- ۱۳.۸k
- ۲۲ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط