من عاشقت شدم رئیس
من عاشقت شدم رئیس
Part:4
هایجین:بینا بلند شو باید بریم شرکت
بینا:آخ سرمم من اینجا چیکار میکنم
هایجین:هیچی دیشب اومده بودی اینجا عر عر میکردی
بینا:ودفف
هایجین:ول کننن بلند شو ی لباس برا خودت انتخاب کن آرایش کن سریع بیا پایین میخایم بریم شرکت بدو
بینا:اوکی
*لباس هایجین رو میزارم*
هایجین:هوفف چقدررر ترافیکه اهه دیر میرسیم
بینا:وای رئیس مین زنگ زددد
هایجین:جواب بدهه
بینا:الو...بله رئیس...خیلی ترافیکه....چشم..خدافظ
هایجین:چیشد؟
بینا:گفت چرا نیومدین گفتم که ترافیکه گفت اوکی ولی زود بیاین
هایجین:عاا اوک
"30مین بعد"
جیمین:منشیییی کیمممممممممم
هایجین:بلههههع رئیسسسسس
جیمین:بیاااااا اتاقمممممممم
هایجین:چشممممممممممممم
جیمین:بیا تو
هایجین:کارم داشتین؟
جیمین:بینا کجاعه؟
هایجین:اوه صبح دیر بلند شد صبحانه نخورده بود واسه همین رفت یچیز بخوره
جیمین:اوک فهمیدم فقط یونگی امروز میخاد بهش اعتراف کنه
هایجین:*دهنش باز موند*پشمامم
جیمین:*خنده*آره پشمام
هایجین:خب پس من الان اینجا چیکار میکنم؟
جیمین:ما باید بریم اون مکان رو تزئین کنیم
هایجین:او اوکی ساعت چند باید اونجا باشیم؟
جیمین:ساعت ۲بعد از ظهر خودم میام دنبالت
هایجین:اوه نه من خودم ماشین دارم
جیمین:اوکی میتونی بری
هایجین:چشم
جیمین:*همونطور که سرش تو برگه بود جدی گفت*رسمی حرف نزن
هایجین:اوکی*لایک نشون داد و رفت بیرون
هایجین:هوفف حوصلم سر رف..جیغ***
بینا:وای چتههه
هایجین:سوسککک
بینا و هایجین:ججججیییغغغغغ****
جیمین:اینجا چخبرههه
هایجین:سوسککککککککک عررررررررجیغ
جیمین:آقای جانگ لطفا بیاین این سوسک رو بگیرین*پوکر*
آقا جانگ:چشم
*سوسک رو گرفت*
هایجین و بینا:آخیشش
Part:4
هایجین:بینا بلند شو باید بریم شرکت
بینا:آخ سرمم من اینجا چیکار میکنم
هایجین:هیچی دیشب اومده بودی اینجا عر عر میکردی
بینا:ودفف
هایجین:ول کننن بلند شو ی لباس برا خودت انتخاب کن آرایش کن سریع بیا پایین میخایم بریم شرکت بدو
بینا:اوکی
*لباس هایجین رو میزارم*
هایجین:هوفف چقدررر ترافیکه اهه دیر میرسیم
بینا:وای رئیس مین زنگ زددد
هایجین:جواب بدهه
بینا:الو...بله رئیس...خیلی ترافیکه....چشم..خدافظ
هایجین:چیشد؟
بینا:گفت چرا نیومدین گفتم که ترافیکه گفت اوکی ولی زود بیاین
هایجین:عاا اوک
"30مین بعد"
جیمین:منشیییی کیمممممممممم
هایجین:بلههههع رئیسسسسس
جیمین:بیاااااا اتاقمممممممم
هایجین:چشممممممممممممم
جیمین:بیا تو
هایجین:کارم داشتین؟
جیمین:بینا کجاعه؟
هایجین:اوه صبح دیر بلند شد صبحانه نخورده بود واسه همین رفت یچیز بخوره
جیمین:اوک فهمیدم فقط یونگی امروز میخاد بهش اعتراف کنه
هایجین:*دهنش باز موند*پشمامم
جیمین:*خنده*آره پشمام
هایجین:خب پس من الان اینجا چیکار میکنم؟
جیمین:ما باید بریم اون مکان رو تزئین کنیم
هایجین:او اوکی ساعت چند باید اونجا باشیم؟
جیمین:ساعت ۲بعد از ظهر خودم میام دنبالت
هایجین:اوه نه من خودم ماشین دارم
جیمین:اوکی میتونی بری
هایجین:چشم
جیمین:*همونطور که سرش تو برگه بود جدی گفت*رسمی حرف نزن
هایجین:اوکی*لایک نشون داد و رفت بیرون
هایجین:هوفف حوصلم سر رف..جیغ***
بینا:وای چتههه
هایجین:سوسککک
بینا و هایجین:ججججیییغغغغغ****
جیمین:اینجا چخبرههه
هایجین:سوسککککککککک عررررررررجیغ
جیمین:آقای جانگ لطفا بیاین این سوسک رو بگیرین*پوکر*
آقا جانگ:چشم
*سوسک رو گرفت*
هایجین و بینا:آخیشش
۳.۸k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.