ویوات:
ویوات:
جیهوپ بخاطر فشار کاری و تایم زیادی اکثرا خونه نیست وشبا هم وقتی میاد سعی میکنم وقتشو به من اختصاص بده .حقیقتا .من دو هفتس که از پریودیم گذشته سابقه داشتم یک هفته بگذره اما دو هفته نه.و حالت تهوع هم دارم که این منم به مشکوک میکرد که حامله باشم امروز وقت آزمایش گرفتم تا برم .
پرش زمانی:
آزمایش و یه نگاه کردم و لبخند به لبم نشست بلاخره جیهوپ به آرزوش میرسه .با احتیاط از پله ها پایین آمدم .
سوار ماشین شدم رفتم یه لباس بچه خریدم و با جواب آزمایش گذاشتم توی باکس منتظر بودم که که جیهوپ بیاد اما دیر کرده بود کمکم تمام جونم به لرزه افتاد بلند شدم که برم دنبالش که صدای کلید از در خونه آمد خوشحال رفتم سمتش بوسش کردم و باهم شام خوردیم روی تخت خواب بودیم که باکسو بهش نشون دادم
جیهوپ:به چه مناسبتی..؟
ات:مگه کادو مناسبت داره؟
جیهوپ:نه .
ات:پس بازش کن
جیهوپ در باکس و باز کرد و آزمایش و خوند
جیهوپ:فیک دیگه..؟
ات:نه
جیهوپ:واقعا؟
ات:اره.
جیهوپ بلند شد و حرکات نامعلوم انجام میداد اون خیلی خوشحال بود.
جیهوپ بخاطر فشار کاری و تایم زیادی اکثرا خونه نیست وشبا هم وقتی میاد سعی میکنم وقتشو به من اختصاص بده .حقیقتا .من دو هفتس که از پریودیم گذشته سابقه داشتم یک هفته بگذره اما دو هفته نه.و حالت تهوع هم دارم که این منم به مشکوک میکرد که حامله باشم امروز وقت آزمایش گرفتم تا برم .
پرش زمانی:
آزمایش و یه نگاه کردم و لبخند به لبم نشست بلاخره جیهوپ به آرزوش میرسه .با احتیاط از پله ها پایین آمدم .
سوار ماشین شدم رفتم یه لباس بچه خریدم و با جواب آزمایش گذاشتم توی باکس منتظر بودم که که جیهوپ بیاد اما دیر کرده بود کمکم تمام جونم به لرزه افتاد بلند شدم که برم دنبالش که صدای کلید از در خونه آمد خوشحال رفتم سمتش بوسش کردم و باهم شام خوردیم روی تخت خواب بودیم که باکسو بهش نشون دادم
جیهوپ:به چه مناسبتی..؟
ات:مگه کادو مناسبت داره؟
جیهوپ:نه .
ات:پس بازش کن
جیهوپ در باکس و باز کرد و آزمایش و خوند
جیهوپ:فیک دیگه..؟
ات:نه
جیهوپ:واقعا؟
ات:اره.
جیهوپ بلند شد و حرکات نامعلوم انجام میداد اون خیلی خوشحال بود.
۳.۹k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.