گسسته باد درد غزل که باد همراهش گسست

گسسته باد درد غزل که باد همراهش گسست
زندانی راه بودم و ماه و گردابم شکست
قرص مهتابم به خواب لاله ها تکیه کرد
تکه سردابم مرا مضحکه کرد
دیدگاه ها (۰)

کسی که تو سکوتش فریاد درد رو صدا میزنه برای قلبش مروارید کم ...

الماس تجارت درد برای نجات خلاقیت سلاطین به خانه ی فساد مروا...

باد خنکی می‌وزید. خورشید در آسمان می‌تابید. گرمایش را روی بد...

فیک پارت ۱⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐روی تختم نشسته بودم به اتفاقی که قراره بیو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط