ی خیاط مشهور بودی و امروز هم مثل همیشه سرت شلوغ بود برا ی
ی خیاط مشهور بودی و امروز هم مثل همیشه سرت شلوغ بود برا ی مشتری ی خاص
اومد و رو صندلی کنارت نشست و سرش رو بالا گرفت و بهت خیره شد *گیف* پیرسینگاش خیلی قشنگ بود و از طرفی دوس داشتی باهاش صحبت کنی
+ پیرسینگات قشنگن جیمین شی
جیمین : خوبه
با این حرفش تصمیم گرفتی دهنتو ببندی و بکارت ادامه بدی
+ اگ میشه بلند شی باید اندازه گیری کنم
بلند شد و رو اون چارپایه ایستادی چشمات ب چشماش دوخته شد و بدون هیچ حرکتی فقط زل زده بودی بهش
دستشو رو گونه ات کشید
جیمین : میدونی چق میشه ؟
با گیجی جواب دادی : چی ؟
جیمین : ک دلمو بردی ....
نظر بدید پلیز🥨
❀°#jimin
اومد و رو صندلی کنارت نشست و سرش رو بالا گرفت و بهت خیره شد *گیف* پیرسینگاش خیلی قشنگ بود و از طرفی دوس داشتی باهاش صحبت کنی
+ پیرسینگات قشنگن جیمین شی
جیمین : خوبه
با این حرفش تصمیم گرفتی دهنتو ببندی و بکارت ادامه بدی
+ اگ میشه بلند شی باید اندازه گیری کنم
بلند شد و رو اون چارپایه ایستادی چشمات ب چشماش دوخته شد و بدون هیچ حرکتی فقط زل زده بودی بهش
دستشو رو گونه ات کشید
جیمین : میدونی چق میشه ؟
با گیجی جواب دادی : چی ؟
جیمین : ک دلمو بردی ....
نظر بدید پلیز🥨
❀°#jimin
۹.۴k
۲۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.