☘️داستان ما اینجوری شروع شد که، یه روز بر حسب اتفاق،وقتی
☘️داستان ما اینجوری شروع شد که، یه روز بر حسب اتفاق،وقتی داشتی از پله های اون ساختمون اداری بالا میومدی،بی تفاوت از کنارت رد شدم اما همین که یادم اومد مدارکمو جا گذاشتم مجبور شدم پله ها رو برگردم.
همزمان وارد یه اتاق شدیم! چند باری چشممون به هم افتاد!چند کلمه ای هم حرف زدیم!حتی اتفاق نظر داشتیم!بعدم بدون اینکه همدیگه رو بشناسیم از هم خوشمون اومد!به بهونه ی کار، شماره ی همو سیو کردیم، قرار گذاشتیم!بیرون رفتیم،شام خوردیم،فیلم دیدیم ،خندیدیم خندیدیم خندیدیم....
اون روزا خیلی خوشحال بودیم وَ چون تنها بودیم، احساساتی شدیم.
نمیدونم بعدش چی شد؟!
خوشی زد زیر دلمون ، اولویتامون تغییر کرد یا خودمون! ولی میخوام اون روزا رو یادت بیاد.
ما با منطق کنار هم نبودیم که الان دستشو بگیری با خودت ببری!
اصن منو تو هیچ، اما تکلیف اون دوتایی که عاشقشون کردیم چی میشه؟!
به احساست چی میخوای بگی؟!☘️
https://wisgoon.com/akbari_adabi
❤️پ.ن:متن از دوست عزیزم پروانه جان....اگه نظری، انتقادی، پیشنهادی در مورد متن دارید حتما کامنت کنید... انجمن نویسندگان پرواز ❤️
#انجمن_نویسندگان_پرواز
همزمان وارد یه اتاق شدیم! چند باری چشممون به هم افتاد!چند کلمه ای هم حرف زدیم!حتی اتفاق نظر داشتیم!بعدم بدون اینکه همدیگه رو بشناسیم از هم خوشمون اومد!به بهونه ی کار، شماره ی همو سیو کردیم، قرار گذاشتیم!بیرون رفتیم،شام خوردیم،فیلم دیدیم ،خندیدیم خندیدیم خندیدیم....
اون روزا خیلی خوشحال بودیم وَ چون تنها بودیم، احساساتی شدیم.
نمیدونم بعدش چی شد؟!
خوشی زد زیر دلمون ، اولویتامون تغییر کرد یا خودمون! ولی میخوام اون روزا رو یادت بیاد.
ما با منطق کنار هم نبودیم که الان دستشو بگیری با خودت ببری!
اصن منو تو هیچ، اما تکلیف اون دوتایی که عاشقشون کردیم چی میشه؟!
به احساست چی میخوای بگی؟!☘️
https://wisgoon.com/akbari_adabi
❤️پ.ن:متن از دوست عزیزم پروانه جان....اگه نظری، انتقادی، پیشنهادی در مورد متن دارید حتما کامنت کنید... انجمن نویسندگان پرواز ❤️
#انجمن_نویسندگان_پرواز
۹.۵k
۰۹ دی ۱۴۰۱