پارت ۱۴

پارت ۱۴
از دید جیهوپ
کوک:باید از دوس دخترم کمک بگیرم...بزا الان بهش میزنگم بیاد
جیهوپ:بدو دیگههه
کوک:اوکی اقای عاشق😐😂
ساعت ۵ شد و بلاخره لونا(دوس دختر کوک)اومد
لونا:سلام...
جیهوپ:او سلام خوبین
کوک:سلام عشقم😍
ته:سلام زن داداش😄
لونا:سلام سلام...براچی گفتین بیام؟
ته:هیونگمون عاشق شدهههه😭😂
لونا:چی؟😐
کوک:باباااا جیهوپ داره قاطی مرغا میشه😂😂(باقالی نبود اون؟😐😂)
لونا:یعنی چیییی خووو😐💔
جیهوپ:کوک دوس دخترت آیکیوش پایینه هااا😐
کوک:میگم کمکت نکنه هااا😐🚶‍♀
جیهوپ:ازم انتظار نداشته باش بگم گه خوردم😐
کوک:ن راحت باش😐
لونا:میشه یکی بگه چیشده؟
ته:خواهر عزیزم ببین این جیهوپ ما عاشق شده حالا نمیدونه چیجوری ب عشقش اعتراف کنه شما رو آوردیم اینجا تا کمکمون کنین😃👐
لونا:اهاااا خب زودتر میگفتین😅...واییی کوک یادته روی ک بهم اعتراف کردی؟😂میخواست رمانتیک کنه وسط رقص زمین سر بود محکم خورد زمین منم افتادم روش😂😂
ته:واییییی کوک خاک ط سرتتتت🤣😂
کوک:خب حالا😐
جیهوپ:الان من چیکار کنم؟😐💔
لونا:عکسشو داری؟
جیهوپ:نه...😐
لونا:خب شمارشو چی؟
جیهوپ:توی پروندش بود بزار...ایناش
لونا:خب اینم پروفایلش😁
ته و کوک با این حرف سریع اومدن جای ما
ته:وایییی جیهوپ چ سلیقه اییی ماشالا
کوک:اخیی چ خوشگله😢
لونا:کوکککککک😐🔪
کوک:غلط کردم😐😂
لونا:خب الان بهت میگم چیکار کنی...🙂

لایک و کامنت😁💜
امروز سعی میکنم حداقل سه پارت بزارم چون میخوایم بریم جایی نت ندارم😄💛