سناریو
سناریو
وقتی حشریشون کردی.
نامجون.. یه نگاه به سر تا پات میکنه و بعد میرید تو اتاقو ...
جین.. روی مبل نشستی که یهو میاد و مبل بعد از چند ساعت میشکنه.
شوگا.. اول میبوستت و بعد تا صبح عبادت میکنید.
جی هوپ.. رونتو نیشگون میگیره و شروع میکنید.
جیمین.. میبرتت تو اتاق و یکی از اون لبخند های شیطانیش میزنه
وی.. یه کیس مارک میره روت و تا شیش صبح نماز میخونید.
جونکوک.. بهت میگه تا یه هفته نمیتونی راه بری و ا/ت از دستش فرار میکنی ولی اون بازم ا/ت رو میگیرتت.
وقتی حشریشون کردی.
نامجون.. یه نگاه به سر تا پات میکنه و بعد میرید تو اتاقو ...
جین.. روی مبل نشستی که یهو میاد و مبل بعد از چند ساعت میشکنه.
شوگا.. اول میبوستت و بعد تا صبح عبادت میکنید.
جی هوپ.. رونتو نیشگون میگیره و شروع میکنید.
جیمین.. میبرتت تو اتاق و یکی از اون لبخند های شیطانیش میزنه
وی.. یه کیس مارک میره روت و تا شیش صبح نماز میخونید.
جونکوک.. بهت میگه تا یه هفته نمیتونی راه بری و ا/ت از دستش فرار میکنی ولی اون بازم ا/ت رو میگیرتت.
۵.۸k
۰۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.