💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨

💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
part 69🤍✨
(تهیونگ)
با فیلمبردار ها هماهنگ شدیم و زنگ و زدیم ک بیان پایین
دل تو دلم نیست مینجی و یونا رو ببینم
چه شب باحالی بشه امشب
هم عروسیه خودمه هم خواهرم هم داداشم 😂
امیدوارم همه چیز درست پیش بره
نفس عمیقی کشیدم و ب امشب فکر کردم
(کوک)
در باز شد و چی بگم والا دوتا فرشته از پشت در اومدن بیرون
خیلییییی خوشگل شدنننن
وای دلم رفتتت
ونا رو بغل کردم و بوسه ای ب گردنش و پوشونیش زدم خیلی خوشحالمممم کلی واسه ی امشب تلاش کردم تا بهش رسیدم و عشقمو کاملا مال خودم کردم
(تهیونگ)
خیلی خوشگل شدنننن وایییی
مینجی دوس دارم درسته قورتش بدم خیلی خوشگل شده
بالاخره امشب رسید و عشق زندگیم داره مال خودم میشه و همه ی دنیا قراره شاهد این باشن
وای یونا ‌‌.....یونا خیلی خوشگل شده ...خواهر قشنگم کسی ک جونم به جونش بنده امشب عروسیشه اونم با داداشم و رفیقم
یهو گریم گرفت و رفتم و یونا رو بغل کردم و لپشو بوسیدم
باورم نمیشه خواهرم داره عروس میشه🥺
(یونا)
تهیونگ گریش گرفت و منم بغض کردم چقد خوشتیپ شده داداشم
شوهرمم خیلییی خوشتیپ شده
وای دلم رف براشون چقد خوبن این دوتا
خلاصه بگم براتون ک ما سوار ماشینا شدیم و رفتیم و کلی عکس و ویدیو آزمون گرفتن ک همش عالیییی شده بود و بعدم ک ساعت 7 شد و رفتیم سمت باغ تالار ک نه قصری ک قرار بود عروسی توش برگذار بشه اونجا خیلی قشنگههه
(اینم از این پارت تا بعد )