دوستت دارم های سیزده سالگی را

دوستت دارم های سیزده سالگی را
روی بخار شیشه ی کلاس کشیدیم
با یک قلب
و حرف اول یک اسم

دوستت دارم های بزرگ تر را
در نامه های عاشقانه نوشتیم
پنهانشان کردیم
_هنوز هم یکی از آن نامه ها آنجاست
من از ترس مادرم
جوری پنهانش کردم که حتی خودم هم نتوانستم پیدایش کنم_

و زنان در حوالی سی سالگی
شاید دیگر
قلبی روی بخار شیشه نکشند
اما
هنوز هم پر از دوستت دارمند
چند تا از دوستت دارمهایم را
برایت
مربای آلبالو درست کرده ام
چند تا را
گرد گرفته ام از اشیا
با یکی از آنها
پیرهنت را اتو کرده ام
و با یکی
با یکی دارم
این شعر را برایت می نویسم...

#رویا_شاه_حسین_زاده
دیدگاه ها (۱۳)

میان کوچه پس کوچه‌های رمضان قدم میزنیمشهر آرامیست... باران ع...

شب با تمام پیچیدگی اشچه ساده ارامش میبخشدکاش ماهم مثله شب با...

یک زن مگر چقدر قدرت دارددر بزند ،و کسی در رابرایش باز نکند.....

خودم را بی تو دلخوش میکنم جانابه هر نوعی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط