گابلین
#گابلین
Part11
♡: خب من خون نیاز دارم
الانم میرم پیش اون هان خون اون رو میخورم
سوار ماشینش ميشه
گاز میده
میرسه خونه هان
زنگ میزنه
°°: سلام شما؟
♡: هوانگ هیونجینم
°°: نمیشناسم
♡: میدونم
نزدیک هان میشه
دست هان رو گاز میگیره
خونش رو میخوره
♡: اوممم ببخشيد ولی نیاز داشتم
°°: اخخخخخخ چیکار میکنی ولم کنننننن
هان وول میخوره
♡: هیس اروم باش
°°: ولم کن عوضییی اخخخخ
بیشتر میخوره
ول میکنه دست هان رو
♡: اوم بد نیست خونت خوشمزس
°°: گم شو بیرون عوضی اخخ
♡: پماد بزن زود خوب شه
هیونجین میاد بیرون
♡: خو نفر بعدی لینوعه
بعدشم که خودش
چه شود
سوار ماشین میشه
گاز میده و میره خونه
میرسه
لباس هاش رو درمیاره
♡: بلاخره خونه فردا نه ولی پس فردا میرم سراغ لینو
اره این جوری خیلی خوبه
میره رو تخت
دراز میکشه
خوابش میبره
خواب
"صبح"
♡:خب امروز ببینم کجا میره
اماده میشه
کارای مربوطه رو میکنه
سوار ماشین میشه
گاز میده
☆: وایی خدا دانشگاه هم بدبختی داره ها
میره سمت سرویس
کارای مربوطه رو میکنه
میاد بیرون
لباسش رو میپوشه
یه لباس دختر پسر کش میپوشه
( میزارم عکسش روو)
سوار موتور میشه و گاز میده
میرسه به دانشگاه
موتورش رو پارک میکنه
وارد دانشگاه میشه
لیا: عرررر فلیکس عجقم چه جذاب تر شدی
خیلی بهت میاد
☆: ممنون
چان جلوی فلیکس رو میگیره
¤¤: بهبه میبینم خوشگل موشگل کردی
فکر کنم بازم دلت میخواد تنها باشیم
☆: عمرااااا یه درصد هم نمیخوام با تو تنها باشم
¤¤: ولی میشی اون روز نزدیکه
♤: هوی چان گم شو کنار من فقط میتونم باهاش تنها باشم
☆: بله فقط تو خرگوشیم
¤¤: تو حرف نزن کوچولو
°°: توام بهتره درست حرف بزنی بعدشم مطمئن باش فلیکس دوست نداره و نخواهد داشت
و دست لینو و فلیکس رو میگیره و میبره اون سمت
☆: وای هان هانی مرسی بابت کمکت
°°: خواهش میکنم جوجه
♤: خودااا جوجه من رو ببین اخه با اون عطر توت فرنگیش شده جوجه توت فرنگی
☆: -لبخند نگو این جوری خجالت میکشم
♤: باشه بابا خجالتی
وارد سالن میشن
وارد کلاس میشن که......
Part11
♡: خب من خون نیاز دارم
الانم میرم پیش اون هان خون اون رو میخورم
سوار ماشینش ميشه
گاز میده
میرسه خونه هان
زنگ میزنه
°°: سلام شما؟
♡: هوانگ هیونجینم
°°: نمیشناسم
♡: میدونم
نزدیک هان میشه
دست هان رو گاز میگیره
خونش رو میخوره
♡: اوممم ببخشيد ولی نیاز داشتم
°°: اخخخخخخ چیکار میکنی ولم کنننننن
هان وول میخوره
♡: هیس اروم باش
°°: ولم کن عوضییی اخخخخ
بیشتر میخوره
ول میکنه دست هان رو
♡: اوم بد نیست خونت خوشمزس
°°: گم شو بیرون عوضی اخخ
♡: پماد بزن زود خوب شه
هیونجین میاد بیرون
♡: خو نفر بعدی لینوعه
بعدشم که خودش
چه شود
سوار ماشین میشه
گاز میده و میره خونه
میرسه
لباس هاش رو درمیاره
♡: بلاخره خونه فردا نه ولی پس فردا میرم سراغ لینو
اره این جوری خیلی خوبه
میره رو تخت
دراز میکشه
خوابش میبره
خواب
"صبح"
♡:خب امروز ببینم کجا میره
اماده میشه
کارای مربوطه رو میکنه
سوار ماشین میشه
گاز میده
☆: وایی خدا دانشگاه هم بدبختی داره ها
میره سمت سرویس
کارای مربوطه رو میکنه
میاد بیرون
لباسش رو میپوشه
یه لباس دختر پسر کش میپوشه
( میزارم عکسش روو)
سوار موتور میشه و گاز میده
میرسه به دانشگاه
موتورش رو پارک میکنه
وارد دانشگاه میشه
لیا: عرررر فلیکس عجقم چه جذاب تر شدی
خیلی بهت میاد
☆: ممنون
چان جلوی فلیکس رو میگیره
¤¤: بهبه میبینم خوشگل موشگل کردی
فکر کنم بازم دلت میخواد تنها باشیم
☆: عمرااااا یه درصد هم نمیخوام با تو تنها باشم
¤¤: ولی میشی اون روز نزدیکه
♤: هوی چان گم شو کنار من فقط میتونم باهاش تنها باشم
☆: بله فقط تو خرگوشیم
¤¤: تو حرف نزن کوچولو
°°: توام بهتره درست حرف بزنی بعدشم مطمئن باش فلیکس دوست نداره و نخواهد داشت
و دست لینو و فلیکس رو میگیره و میبره اون سمت
☆: وای هان هانی مرسی بابت کمکت
°°: خواهش میکنم جوجه
♤: خودااا جوجه من رو ببین اخه با اون عطر توت فرنگیش شده جوجه توت فرنگی
☆: -لبخند نگو این جوری خجالت میکشم
♤: باشه بابا خجالتی
وارد سالن میشن
وارد کلاس میشن که......
- ۲.۶k
- ۰۴ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط