چشمهایم نیست

چشمهایم نیست
دلم نیست
خیالم نیز ...
تو در کجای قلمرو بی نشانی؟!
که جاذبه ی نگاهت
تمام مرا به حیرانی می برد
آی عشق پنهان....!!!

#گویا_فیروزکوهی
دیدگاه ها (۷)

نهایت دارد اینهمه سختی؟ آخرش قرار است چه شود؟ کدام برهوت پر ...

از زیر پرتقال ها که رد می شدی نگاهت کردم .انگار هرکدام خودشا...

صدایم که میزد یک هو دلم می ریخت به گمانم صدایش را از پاییز ب...

چه خوبستقبل از خوابزمـزمه کنیـم خدایاآخر و عاقبت کارهای ما ر...

بمان در سینه ام ز آنجا که هم جانی و جانانینفس میگیرم از بویت...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط