پدر خونده (part 204)

پدر خونده (part 204)

ویو ات

لباسم رو پوشیدم
و منتظر جونگکوک روی تخت نشسته بودم
که بعد ۲۰ مین جونگکوک از حموم بیرون اومد حوله ای دور کمرش بسته بود
و آب موهاش روی سینه اش میقلتید .
چقدر هات شده بود .
همینجوری بهش زل زده بودم
که با صدای خنده جونگکوک به خودم اومدم

& ات ات به چی نگا میکنی کوچولو(خنده)

* یا نخند بیشور
برو آماده شو عروسیمون دیر میرسیم .(خنده)

& باشه باشه
ولی یه خواسته ای ازت دارم (چشمای مظلوم )

جونگکوک به لب های ات خیره میشه

* نه فکرشم نکن بعد عروسی ‌

&با یک بوس کوچولو
که رژت خراب نمیشه لطفا بانی لطفا

*باشه

جونگکوک نزدیک ات میشه
و خم میشه
و سطحی لب ات رو میبوسه .
دیدگاه ها (۴)

بچه ها چرا گزارش کردین ؟ اگه خوشتون نمیاد میتونید بگید این ...

پدر خونده (part 205)

پدر خونده (part 203)

پدر خونده (part 202)

game of love and hate(part 29)

نام فیک:عشق مخفیPart: 20ویو جیمین*ساعت ۱ شب بود رسیدم خونه. ...

دوست پسر مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط