familyJeon

family_Jeon
#PART_9
#تابع_قوانین_ویسگون
#تابع_قوانین_ویسگون

بدون اینکه منتظر جوابی از طرفم باشه از اتاق بیرون رفت

~تهیونگ من...

ولش کن اونو

~اون رفیقمه

ولی حرفتو باور نمیکنه

برگشتم سمتش
~اگه اینکارو کردی که حرص تهیونگ رو دربیاری میدونم چیکارت کنم

چیکار میکنی؟

~میگم دیشب همو بوسیدین

بلند شدم و از اتاق رفتم


کوک ویو*


یااا! چرت نگو
بلند شدم لباسمو عوض کردم
رفتم سر میز صبحانه و نفس عمیقی کشیدم
تهیونگ سمت چپ پدر بزرگم نشسته بود
منم سمت راست پدر بزرگم نشسته بودم جیمین هم کنار تهیونگ بود
شروع کردم به صبحانه خوردن که تهیونگ گفت

_دیشب چرا جیمین نیومد تو اتاق من؟

×وقتی تو رفتی اتاقت جونگ کوک گفت بره تو اتاقش

~من فک کردم داری استراحت میکنی برا همین رفتم تو...اتاق…جونگ کوک

دیشب تموم شده

_خب که چی؟...نمیتونم یه سوالم از رفیقم بپرسم؟

×بحث نکنین و صبحانه بخورین

نفس عمیقی کشیدم و چَشمی گفتم
بعد 10 مین صبحانه ام تموم شد بلند شدم و ادای احترامی کردم و رفتم

ته ویو*
صبحانه ام تموم شد پاشدم برم که جیمین مچ دستمو گرفت

~هنوز از دستم ناراحتی؟

_نباشم؟

~من گفتم بهت که چیزی نبو...

_میخواستی یه چیزی بشه؟ تو به هر حال رفیق منی نه اون ببین اگه تو میخای بری تو تیم اون بگو و منو سردرگم نکن جیمین

~بنظرت من همچین آدمی ام؟ که رفاقتمون و با یه نفر که چند روزه باهاش آشنا شدم بفروشم؟

×باز بحث رو شروع کردین

~..."سکوت"

دیدم جیمین چیزی نمیگه عذر خواهی کردم و تو اتاقم رفتم

_خب برا امشب مشکی بپوشم با اون دندون خرگوشی ست بش....عاا این عالیه(عکس لباس و ته و کوک رو میزارم)

فلش بک به شب*
لباسمو عوض کردم دارو رو برداشتم و رفتم طبقه پایین سر میز مشروب خوری نشستم
(اگه اسمش این نیس نمیدونم چیه چون تو مهمونیای بزرگ یه همچین میز و صندلی درازی هس😂🥲)

گفتم یه پیک بهم بدَن و داشتم با لیوانش بازی میکردم که خدمتکاری و دیدم که به تک تک مهمونا نوشیدنی میده

_یااا

خدمتکار=ب...بله؟

_بیا اینجا

اومد پیشم و دارو رو تو اون پیکی که دستم بود ریختم

خدمتکار=بله؟

_این نوشیدنی رو به پسر داییم بده

خدمتکار=ولی...

_ولی و اما نداره برو بهش بده وگرنه میگم اخراجت کنن

خدمتکار=چَ...شم

کوک ویو*
خدمتکار اومد سمتم و بهم نوشیدنی تعارف کرد نوشیدنی و برداشتم و سر کشیدمش اون تهیونگ یجوری نگام میکرد اهمیتی ندادم بعد ۵ مین
بدنم مث کوره داغ شد……
دیدگاه ها (۲۳)

لباساشون🍷تو پارت ۹

ادمین این پارت رو به سختی نوشته چون بیرون بوده🥱#عشق_ممنوعه_م...

عشقم فیک مینویسه با 603 فالور من فیک bl مینویسم با 159 تا فا...

معرفی فیک: عشق ممنوعه من🤌🏻شخصیت ها=فیلیکس، هیونجین ، مادر هی...

{مافیای من}{پارت ۶}ویو تهیونگ # بعد کلی حرف زدن با یونگی بلن...

پارت ۵۹ فیک ازدواج مافیایی

{مافیای من}{پارت ۱۰}باشه عشقم بخواب کوک ویو همین طور مونده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط