داشتم به این فکر می کردم
داشتم به این فکر می کردم
چگونه به مادرم بگویم به پدرم بگوید
اجازه بدهد مادرم به مادرت بگوید
به پدرت بگوید اجازه بدهد
بیاییم خواستگاری که یک بی پدر مادری
خود به تنهایی شیرین !
وسط آن همه غریبه
جلوی پای تو زانو زد و یک انگشتر از جعبه درآورد ...
و تو ریز خندیدی
#رسول_ادهمی
چگونه به مادرم بگویم به پدرم بگوید
اجازه بدهد مادرم به مادرت بگوید
به پدرت بگوید اجازه بدهد
بیاییم خواستگاری که یک بی پدر مادری
خود به تنهایی شیرین !
وسط آن همه غریبه
جلوی پای تو زانو زد و یک انگشتر از جعبه درآورد ...
و تو ریز خندیدی
#رسول_ادهمی
۹۸۴
۱۲ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.