Part8
Part8
ویو کوک
همون موقع که رسیدیم ات بدو بدو رفت بیرون و منتظر موند منم پارک کردم بعد رفتم پیش ات خیلی کیوت وایساده بود
کوک: انقدر که آریانا رو دوست داری منو دوست نداری (گریه الکی) یکدفعه دیدم پرید بغلم و گفت
ات:معلومه چون من عاشقه توام
کوک:(خنده)
عاع بلخره رسیدن
ات بدو بدو رفت آریانا رو بغل کرد و جوری که انگار معذبه به آرین و آریا سلام کرد حالا تو که کرم درونت فعال شد من کرم درونمو فعال میکنم داشتیم میرفتیم بشینیم که تهیونگ میخواست وسط آریا و ارین بشینه ات کنار من گفتم
کوک:عاع تهیونگ بیا اینجا بشین ات قشنگم برو کنار آریا بشین(پوزخند)
ات ویو
فهمیدم داره از قصد اینکارو میکنه یک اخم بهش کردم رفتم نشستم خیلی استرس داشتم
ته ویو
نمیدونم چرا ولی کوک داشت با پوزخند حرف میزد اتم یک اخم کیوتی کرد رفت نشست یعنی چه اتفاقی افتاده از کوک پرسیدم
ته:کوک چیشده(اروم)
کوک :باید چی بشه (یکم اروم)
ته :چرا بچرو حرص میدی اون الان معذبه ببین(اروم)
کوک:تا اون باشه زبون درازی نکنه(اروم)
ته:مگه چی گفته(اروم)
کوک :بهش گفتم این لباسو نپوش میگه چون فهمیدم قیرتی میشی کرم درونم فعال شد(اروم
ته(خنده ریز)
کوک:ولی راست میگی خیلی معذبه (اروم)
ته:جامو باش عوض میکنم (اروم)
کوک:اوک
ته :ات بیا بشین پیش کوک من بشینم اونجا
ات:باشه
شامو خوردیم رفتیم شهر بازی بازی کردیمو رفتیم خونه
ویو کوک
ویو کوک
همون موقع که رسیدیم ات بدو بدو رفت بیرون و منتظر موند منم پارک کردم بعد رفتم پیش ات خیلی کیوت وایساده بود
کوک: انقدر که آریانا رو دوست داری منو دوست نداری (گریه الکی) یکدفعه دیدم پرید بغلم و گفت
ات:معلومه چون من عاشقه توام
کوک:(خنده)
عاع بلخره رسیدن
ات بدو بدو رفت آریانا رو بغل کرد و جوری که انگار معذبه به آرین و آریا سلام کرد حالا تو که کرم درونت فعال شد من کرم درونمو فعال میکنم داشتیم میرفتیم بشینیم که تهیونگ میخواست وسط آریا و ارین بشینه ات کنار من گفتم
کوک:عاع تهیونگ بیا اینجا بشین ات قشنگم برو کنار آریا بشین(پوزخند)
ات ویو
فهمیدم داره از قصد اینکارو میکنه یک اخم بهش کردم رفتم نشستم خیلی استرس داشتم
ته ویو
نمیدونم چرا ولی کوک داشت با پوزخند حرف میزد اتم یک اخم کیوتی کرد رفت نشست یعنی چه اتفاقی افتاده از کوک پرسیدم
ته:کوک چیشده(اروم)
کوک :باید چی بشه (یکم اروم)
ته :چرا بچرو حرص میدی اون الان معذبه ببین(اروم)
کوک:تا اون باشه زبون درازی نکنه(اروم)
ته:مگه چی گفته(اروم)
کوک :بهش گفتم این لباسو نپوش میگه چون فهمیدم قیرتی میشی کرم درونم فعال شد(اروم
ته(خنده ریز)
کوک:ولی راست میگی خیلی معذبه (اروم)
ته:جامو باش عوض میکنم (اروم)
کوک:اوک
ته :ات بیا بشین پیش کوک من بشینم اونجا
ات:باشه
شامو خوردیم رفتیم شهر بازی بازی کردیمو رفتیم خونه
ویو کوک
۹.۸k
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.