میدانی
میدانی
دقیقا همه چیز از آن شبی شروع شد
که بدونِ "شب بخیر" گفتن هایِ همیشگی ات خوابیدی
و من گذاشتم به پایِ خستگی ات،
و این "خستگی هایت"
هر شب بیشتر شد
تا اینکه نه من ذوقی برایِ حرف زدن داشتم
و نه تو حرفی برای گفتن،
و حالا تمامِ شب ،
به این فکر میکنم که
"حرف هایت" سهمِ چه کسی بود
که وقتی
به من میرسیدی تَه میکشید...
#سحر_رستگار
دقیقا همه چیز از آن شبی شروع شد
که بدونِ "شب بخیر" گفتن هایِ همیشگی ات خوابیدی
و من گذاشتم به پایِ خستگی ات،
و این "خستگی هایت"
هر شب بیشتر شد
تا اینکه نه من ذوقی برایِ حرف زدن داشتم
و نه تو حرفی برای گفتن،
و حالا تمامِ شب ،
به این فکر میکنم که
"حرف هایت" سهمِ چه کسی بود
که وقتی
به من میرسیدی تَه میکشید...
#سحر_رستگار
- ۳.۵k
- ۰۸ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط