سناریو
#سناریو
«وقتی ل...باش رو میبوسی اما خیلی کوتاه بخاطر اینکه اذیتش کنی چون میدونستی اون بوسه طولانی میخواد»
نامجون: دستت رو میگیره و به ادامه ی ب...وسه میرسه
جین: عه اینطوریه.. میاد جلو با ولع شروع به ب...وسیدن میکنه
شوگا: طوری ل...بات رو کبود کرده که دوباره فکرت به ب...وسه ی کوتاه نرسه
هوپی: بهت نگاه میکنه و میگه اینطوری باید منو ب...بوسی، شروع به ب...وس کردنت میکنه
جیمین: مظلوم میگه: چرا اینقدر کوتا بوسیدی دلت طاقت مظلومیش رو نداشت و ل...بات رو رو ل...باش گذاشتی ویک ب...وسه ی طولانی رو شروع کردین.
تهیونگ: چرا میخوای با اینکارت منو دیوونه کنی هان! بلندت میکنه و تورو میبره تو اتاق خواب و میگه:خب بیبی بیا به ادامه ی ب...وسمون برسیم ....عملیات در حال درست شدن بچه
جونگکوک: روتخت پرتت میکنه و همونطور که دوست داشت م...یبوستت
شرط ادامه فیک عروس فراری: کامنت و فالو ها حداقل ۱٠٠تا بشن بابا😐
«وقتی ل...باش رو میبوسی اما خیلی کوتاه بخاطر اینکه اذیتش کنی چون میدونستی اون بوسه طولانی میخواد»
نامجون: دستت رو میگیره و به ادامه ی ب...وسه میرسه
جین: عه اینطوریه.. میاد جلو با ولع شروع به ب...وسیدن میکنه
شوگا: طوری ل...بات رو کبود کرده که دوباره فکرت به ب...وسه ی کوتاه نرسه
هوپی: بهت نگاه میکنه و میگه اینطوری باید منو ب...بوسی، شروع به ب...وس کردنت میکنه
جیمین: مظلوم میگه: چرا اینقدر کوتا بوسیدی دلت طاقت مظلومیش رو نداشت و ل...بات رو رو ل...باش گذاشتی ویک ب...وسه ی طولانی رو شروع کردین.
تهیونگ: چرا میخوای با اینکارت منو دیوونه کنی هان! بلندت میکنه و تورو میبره تو اتاق خواب و میگه:خب بیبی بیا به ادامه ی ب...وسمون برسیم ....عملیات در حال درست شدن بچه
جونگکوک: روتخت پرتت میکنه و همونطور که دوست داشت م...یبوستت
شرط ادامه فیک عروس فراری: کامنت و فالو ها حداقل ۱٠٠تا بشن بابا😐
- ۶.۷k
- ۰۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط