اگه ی بار دیگه منو بدرین دیگه چیزی نمیزارم🗿💃🏻
اگه ی بار دیگه منو بدرین دیگه چیزی نمیزارم🗿💃🏻
دازای: دازای قانع شد ولی ت قهر کرده بودی و هیچ توجهی بهش نمیکردی
اونم ناراحت بود ک چرا قضاوت بیجا کرده
به غلط کردن میافته تا اشتی کنی☹️
سعی داره ت رو توی بغلش بزاره و ولت نکنه ولی ت میخوای فرار کنی
اخرشم اعصابش خورد میشه و ت رو بین گوشه ی دیوار و خودش قفل میکنه و چنان وحشیانه ت رو میبوسه ک تا ی هفته لبات بیحسه🗿🗿🗿🗿
چون دیدی چه شده بخشیدیش
چویا: چویا پشیمون بود
میبرتت بار و شراب مورد علاقت رو سفارش میده
بغلت میکنه و ت رو میبوسه
عبادتی خشن...یهویی...ساعت ۴ صبح🗿👌🏻📿
بهت کارت بانکیشو میده و ت رو توی بازار ول میکنه ( ارزوی من)😁
تا اینکه کوتاه میای و میبخشیش
اکو: بیتفاوته ولی دلش تنگه ک بغلت کنه ولی غرورش هم اجازه نمیده
یجورایی خود درگیری داره
موقع خواب اروم موهاتو میبوسه💖
همش بهت نگاه میکنه و سعی داره نگاهتو بهش بدی
ممکنه ی روز رو مرخصی بگیره و اختصاصی کنارت باشه😐✨
اتسو: از اونجایی ک ازت دلخوره ولی ت همش قبل خواب گریه میکردی😞
ی بار دیر خوابش برد و قبل خواب دید صدای گریه میاد
اومد توی اشپزخونه و دید داری گریه میکنی
اومد و بغلت کرد و بغضش گرفت و گفت: ببخشید ک قضاوتت کردم میشه منو ببخشی
ت اروم اشکاتو پاک کردی و بغلش کردی و گفتی باشه میبخشم✨
تحدید اول رو تکرار میکنم👌🏻🗿
خودافس✨🍫🥕👋🏻
#سوکوکو
#شین_سوکوکو
#انیمه
#سناریو
#وانشات
#سگ_های_ولگرد_بانگو
#دازای
#چویا
#اکوتاگوا
#ااسوشی
دازای: دازای قانع شد ولی ت قهر کرده بودی و هیچ توجهی بهش نمیکردی
اونم ناراحت بود ک چرا قضاوت بیجا کرده
به غلط کردن میافته تا اشتی کنی☹️
سعی داره ت رو توی بغلش بزاره و ولت نکنه ولی ت میخوای فرار کنی
اخرشم اعصابش خورد میشه و ت رو بین گوشه ی دیوار و خودش قفل میکنه و چنان وحشیانه ت رو میبوسه ک تا ی هفته لبات بیحسه🗿🗿🗿🗿
چون دیدی چه شده بخشیدیش
چویا: چویا پشیمون بود
میبرتت بار و شراب مورد علاقت رو سفارش میده
بغلت میکنه و ت رو میبوسه
عبادتی خشن...یهویی...ساعت ۴ صبح🗿👌🏻📿
بهت کارت بانکیشو میده و ت رو توی بازار ول میکنه ( ارزوی من)😁
تا اینکه کوتاه میای و میبخشیش
اکو: بیتفاوته ولی دلش تنگه ک بغلت کنه ولی غرورش هم اجازه نمیده
یجورایی خود درگیری داره
موقع خواب اروم موهاتو میبوسه💖
همش بهت نگاه میکنه و سعی داره نگاهتو بهش بدی
ممکنه ی روز رو مرخصی بگیره و اختصاصی کنارت باشه😐✨
اتسو: از اونجایی ک ازت دلخوره ولی ت همش قبل خواب گریه میکردی😞
ی بار دیر خوابش برد و قبل خواب دید صدای گریه میاد
اومد توی اشپزخونه و دید داری گریه میکنی
اومد و بغلت کرد و بغضش گرفت و گفت: ببخشید ک قضاوتت کردم میشه منو ببخشی
ت اروم اشکاتو پاک کردی و بغلش کردی و گفتی باشه میبخشم✨
تحدید اول رو تکرار میکنم👌🏻🗿
خودافس✨🍫🥕👋🏻
#سوکوکو
#شین_سوکوکو
#انیمه
#سناریو
#وانشات
#سگ_های_ولگرد_بانگو
#دازای
#چویا
#اکوتاگوا
#ااسوشی
۱۰.۱k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.