آمدم تا به تو آویزم

آمدم تا به تو آویزم
لیک دیدم
که تو آن شاخه ی بی برگی
وه چه شیرینست
از تو ای بوسه ی سوزنده ی
مرگ آور
چشم پوشیدن!

#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۱)

سفر مرا به زمین های استوایی بردو زیر سایهٔ آن بانیان سبز تنو...

کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشتتا به جانش می‌خواندینام کوچک...

همه لرزشِ دست و دلم از آن بودکه عشقپناهی گرددپروازی نهگریزگا...

زندگی ذره کاهیست ، که کوهش کردیمزندگی نیست بجز نم نم باران ب...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

ای که در صومعه ی چشم تو عابد شده ام من به اعجاز نگاهت متقاعد...

مرگ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط