خواننده شیطون پارت42
#خواننده_شیطون #پارت42
«ایسو»
خدایا چرا اینجاست هنوزنرفته خابگاه
لباس گرم پوشیدم رفتم بیرون
من:وااا دی او چرا اینجایی هنوز برو
دیگه
دی او:میخواستم بخوابی بعد برم
من:وااا دیونه چرا؟
دی او:حالا دیگه بماند
من:نماند بگو دیگه!
دی او:فک کن مثل دوستم با ارزشی
من:خوب بعدش
دی او:ولکن دیگه باید برم بای
من:خیل خوب مرسی به هرحال شبت خوش
داشتم.میرفتم که یهو از پشت دستمو
کشید من وگرفت تو بغلش خشکم زده
بود به معنی واقعی
دی او؛نمیتونم بهت بگم.متأسفم من
مثل چان نیستم من دیگه میرم
سوار ماشین شدش جلویی چشمام دور
شد منم موندم با یع دنیا فکر خیال
خندم گرفت یعنی دوسم داره خدایی
اما حس خوبی بهش داشتم حتی وقتی
که معروف نشده بودمم خیلی دوسش
داشتم اما حالا که اینقدر نزدیکمه
نمیدونم هوف نگران آنیسا بودم یعنی
باباش میزاره بمونه بازم گفت مثل چان
نیس مگه چان چطوریه
**//**
«دی او»
هوف قلبم هنوز تند تند میزنه چطوری
بهش بگم اخه هوف این سومین باره
که میخواستم بگم بهش و پا پس
کشیدم آخه چرا؟
وارد خونه شدم
چان هنوز بیدار بود رفتم پیشش قهوه
رو ازدستش گرفتم
من:خوبی چان
چان؛اه نه زیاد فکرم درگیره
من:چرا؟
چان:آه نمیدونم به نظرت آنیسا چطوریه
من:نمیدونم ولی مهربون میاد به نظرمخوشگل خنده رو خوشحال مقاوم قوی
چان:هوی خیلی دقیق نمیگی
خندم گرفت قرمز شده بود
چان:توچی بع ایسو گفتی میخوایش
من:نههه هوف نمیتونم انگار میترسم
چان:اگه نگی حسرت میخوریا بهت
دارم میگم میخوایی ما با بچه ها یه
برنامه بچینیم
من:میشه یعنی
چان:نگران نباش آلان به آنی مسیج
میدم
من:جانم از کی تاحالا آنی شده من
نمیدونم
چان:من گفتم آنی نه اشتباه میکنیا
من:آره گفتی بعدم اون الآن خوابیده کنار یکی از بچه ها مزاحمت ایجاد نکن
هخخخ کرم درون تا صبح خوابش
نمیبره میدونم یه حسایی بهش داره
باید بفهمه دیگه خخخ
چان:چی با کدوم یکی شونه
من:فک کنم.گفت ایسو یا شوگاست یا
نامجون یام جینه
چان:آهان اصلا به من چه من میرم
بخوابم
آره دوتا دوتام خوابت میبره جونم
داشتم.میرفتم از راه پله بالا که
گوشامو تیز.کردم
چان:چرا یعنی چی ؟ چرا اعصابم
خورده یعنی بهش احساسی دارم.نه
بابا امکان نداره درسته اصلا.اینطورمنیستش فقط مثل دوستمه
بدبخت هیع رفتم دراز کشیدم و
خوابیدم
«ایسو»
خدایا چرا اینجاست هنوزنرفته خابگاه
لباس گرم پوشیدم رفتم بیرون
من:وااا دی او چرا اینجایی هنوز برو
دیگه
دی او:میخواستم بخوابی بعد برم
من:وااا دیونه چرا؟
دی او:حالا دیگه بماند
من:نماند بگو دیگه!
دی او:فک کن مثل دوستم با ارزشی
من:خوب بعدش
دی او:ولکن دیگه باید برم بای
من:خیل خوب مرسی به هرحال شبت خوش
داشتم.میرفتم که یهو از پشت دستمو
کشید من وگرفت تو بغلش خشکم زده
بود به معنی واقعی
دی او؛نمیتونم بهت بگم.متأسفم من
مثل چان نیستم من دیگه میرم
سوار ماشین شدش جلویی چشمام دور
شد منم موندم با یع دنیا فکر خیال
خندم گرفت یعنی دوسم داره خدایی
اما حس خوبی بهش داشتم حتی وقتی
که معروف نشده بودمم خیلی دوسش
داشتم اما حالا که اینقدر نزدیکمه
نمیدونم هوف نگران آنیسا بودم یعنی
باباش میزاره بمونه بازم گفت مثل چان
نیس مگه چان چطوریه
**//**
«دی او»
هوف قلبم هنوز تند تند میزنه چطوری
بهش بگم اخه هوف این سومین باره
که میخواستم بگم بهش و پا پس
کشیدم آخه چرا؟
وارد خونه شدم
چان هنوز بیدار بود رفتم پیشش قهوه
رو ازدستش گرفتم
من:خوبی چان
چان؛اه نه زیاد فکرم درگیره
من:چرا؟
چان:آه نمیدونم به نظرت آنیسا چطوریه
من:نمیدونم ولی مهربون میاد به نظرمخوشگل خنده رو خوشحال مقاوم قوی
چان:هوی خیلی دقیق نمیگی
خندم گرفت قرمز شده بود
چان:توچی بع ایسو گفتی میخوایش
من:نههه هوف نمیتونم انگار میترسم
چان:اگه نگی حسرت میخوریا بهت
دارم میگم میخوایی ما با بچه ها یه
برنامه بچینیم
من:میشه یعنی
چان:نگران نباش آلان به آنی مسیج
میدم
من:جانم از کی تاحالا آنی شده من
نمیدونم
چان:من گفتم آنی نه اشتباه میکنیا
من:آره گفتی بعدم اون الآن خوابیده کنار یکی از بچه ها مزاحمت ایجاد نکن
هخخخ کرم درون تا صبح خوابش
نمیبره میدونم یه حسایی بهش داره
باید بفهمه دیگه خخخ
چان:چی با کدوم یکی شونه
من:فک کنم.گفت ایسو یا شوگاست یا
نامجون یام جینه
چان:آهان اصلا به من چه من میرم
بخوابم
آره دوتا دوتام خوابت میبره جونم
داشتم.میرفتم از راه پله بالا که
گوشامو تیز.کردم
چان:چرا یعنی چی ؟ چرا اعصابم
خورده یعنی بهش احساسی دارم.نه
بابا امکان نداره درسته اصلا.اینطورمنیستش فقط مثل دوستمه
بدبخت هیع رفتم دراز کشیدم و
خوابیدم
۸.۹k
۲۷ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.