ارباب هوس باز
#ارباب_هوس_باز
#یونا
#p3
و وانمود کردم دپست پسرشم
ویو ات
دیدم به پسر خوشتیپ و جذاب داره بهم نزذیک میشه بعد پسر گفت
+عشقم کجابودی
~........
+اگه میخوای بلایی سرت نیاد پس وانمود کن دوست دخترمی(اروم)
~باشع(اروم)
~عشقم من رفتم دست شویی
+چرا بهم نگفتی
~اخه داشتی با پسرا حرف می زدی برا همین هم من رفتم تنهایی
+دیگه بدون من نرو
راوی پسرا رفتن و ا/ت از پسر تشکر کرد
+اسمت چیه؟
~چانگ ا/ت
+من جوئن جونگ کوک هستم
~مبرم ممنون
+وایسا چطور میخوایی برا جبران کنی
~منظورت چیه
+هیچی فعلا
~هییییییی منظورت چی بوددددددد
+قرارع زیاذ همو ببینیم
~...........
ویو ا/ت
رفتم پیش لیا لیا خعلی مست بود و منم بردمش خونشون و خودم هم رفتم خونمون تو خونه بو دم بابام اومد گفت فردا وسایلت رو جمع کن از اینجا میری گفتم کجا گفت فردا صبح یه نفر میاد دنبالت باهاش میری
گفتم نمیریم حس کردم یک چیزه داغ رو صورتم حس کردم اون بهم سیلی زده بود من رفتم تو اتاقم با گریه همه وسایلم رو جمع کردم
فردا صبح
ویو ا/ت
وسایلم و برداشتم یه تیپ لش پوشیدم و رفتم بیرون دیدم یک ون مشکی اومد و دوتا پسر جذاب از ون اومدن پایین و بهم گفتن برو داخل منم مجبور بودم رفتن داخل رسیدیم عمارت یک عمارت بزرگ و خوشگل رفتیم داخل
علامتا که یادتون باشه علامت جین÷علامت ا/ت~علامت چیمین= علامت آجوما&
=اجوما به این دختر یک اوتاق بده بعذ بیارش پیش ارباب
&چشم ارباب های جوان
~سلام من کجا باید بمونم
!&دخترم همراهم بیا
~باشا
راوی همراهش رفتم رفتیم به یک اوتاق اجوما گفت
&دخترم لباست اینجاست و این اوتاقت و هروز برای ارباب قهوه میبری و اون رو صدا میکنی ارباب و اگه فرار کنی تنبیه میشی
~چشم
ویو ا/ت لباسم رو عوض کردم رفتم بیرون و اجوما گفت دخترم بیا این رو ببر برای ارباب گفتم باشه
داشتم از پله هابالا میرفتم که یه پسر خو شتیپ دیدم داره میاد سمتم
علامت تهیونگ@
@به به چه دختر خوشگلی
~برو کنار کار دارم
@میبینم که پرو هم هستی
~برو بینم باو
@هوی بامن درست حرف بزن
ویو ات
بدون محل رفتم به اوتاق اونی که مثلا ارباب 😐
راوی (رفتش در اوتاق ارباب رو زدم وبا چیزی که دید خوشکش زد)......
#یونا
#p3
و وانمود کردم دپست پسرشم
ویو ات
دیدم به پسر خوشتیپ و جذاب داره بهم نزذیک میشه بعد پسر گفت
+عشقم کجابودی
~........
+اگه میخوای بلایی سرت نیاد پس وانمود کن دوست دخترمی(اروم)
~باشع(اروم)
~عشقم من رفتم دست شویی
+چرا بهم نگفتی
~اخه داشتی با پسرا حرف می زدی برا همین هم من رفتم تنهایی
+دیگه بدون من نرو
راوی پسرا رفتن و ا/ت از پسر تشکر کرد
+اسمت چیه؟
~چانگ ا/ت
+من جوئن جونگ کوک هستم
~مبرم ممنون
+وایسا چطور میخوایی برا جبران کنی
~منظورت چیه
+هیچی فعلا
~هییییییی منظورت چی بوددددددد
+قرارع زیاذ همو ببینیم
~...........
ویو ا/ت
رفتم پیش لیا لیا خعلی مست بود و منم بردمش خونشون و خودم هم رفتم خونمون تو خونه بو دم بابام اومد گفت فردا وسایلت رو جمع کن از اینجا میری گفتم کجا گفت فردا صبح یه نفر میاد دنبالت باهاش میری
گفتم نمیریم حس کردم یک چیزه داغ رو صورتم حس کردم اون بهم سیلی زده بود من رفتم تو اتاقم با گریه همه وسایلم رو جمع کردم
فردا صبح
ویو ا/ت
وسایلم و برداشتم یه تیپ لش پوشیدم و رفتم بیرون دیدم یک ون مشکی اومد و دوتا پسر جذاب از ون اومدن پایین و بهم گفتن برو داخل منم مجبور بودم رفتن داخل رسیدیم عمارت یک عمارت بزرگ و خوشگل رفتیم داخل
علامتا که یادتون باشه علامت جین÷علامت ا/ت~علامت چیمین= علامت آجوما&
=اجوما به این دختر یک اوتاق بده بعذ بیارش پیش ارباب
&چشم ارباب های جوان
~سلام من کجا باید بمونم
!&دخترم همراهم بیا
~باشا
راوی همراهش رفتم رفتیم به یک اوتاق اجوما گفت
&دخترم لباست اینجاست و این اوتاقت و هروز برای ارباب قهوه میبری و اون رو صدا میکنی ارباب و اگه فرار کنی تنبیه میشی
~چشم
ویو ا/ت لباسم رو عوض کردم رفتم بیرون و اجوما گفت دخترم بیا این رو ببر برای ارباب گفتم باشه
داشتم از پله هابالا میرفتم که یه پسر خو شتیپ دیدم داره میاد سمتم
علامت تهیونگ@
@به به چه دختر خوشگلی
~برو کنار کار دارم
@میبینم که پرو هم هستی
~برو بینم باو
@هوی بامن درست حرف بزن
ویو ات
بدون محل رفتم به اوتاق اونی که مثلا ارباب 😐
راوی (رفتش در اوتاق ارباب رو زدم وبا چیزی که دید خوشکش زد)......
۶.۷k
۲۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.