غروب
... غروب
یه روز غروب کنار هم،تکیه به شونه های هم
نشسته بودیم یه گوشه،به فکر آینده ی هم
نگاهمون به آسمون،به اون غروب دلنشین
سکوت بین ما دوتا،کر کرده بود گوش زمین
غروبو من دوستش دارم،چون خاطره با تو دارم
مهمون قلبم بودی تو،اسم تو موند رو دیوارم
تو شهر عشق و عاشقی،جز تو با هرکس غریبم
من توی این شهر غریب،با تو به رویام رسیدم
ببین دیوونه شدمو،با عکس تو حرف میزنم
با خاطراتت شب و روز،بدون تو در به درم
ستار بودی واسه من تو توی تاریکی راه
ما خوش بودیم کنارهم،برنمیگردی تو چرا
من هر شبو بدون تو،به آسمون زل میزنم
شاید بشه دوباره من،ستارمو پیدا کنم
.
.
.
م.خاص
یه روز غروب کنار هم،تکیه به شونه های هم
نشسته بودیم یه گوشه،به فکر آینده ی هم
نگاهمون به آسمون،به اون غروب دلنشین
سکوت بین ما دوتا،کر کرده بود گوش زمین
غروبو من دوستش دارم،چون خاطره با تو دارم
مهمون قلبم بودی تو،اسم تو موند رو دیوارم
تو شهر عشق و عاشقی،جز تو با هرکس غریبم
من توی این شهر غریب،با تو به رویام رسیدم
ببین دیوونه شدمو،با عکس تو حرف میزنم
با خاطراتت شب و روز،بدون تو در به درم
ستار بودی واسه من تو توی تاریکی راه
ما خوش بودیم کنارهم،برنمیگردی تو چرا
من هر شبو بدون تو،به آسمون زل میزنم
شاید بشه دوباره من،ستارمو پیدا کنم
.
.
.
م.خاص
- ۱.۶k
- ۰۱ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط