رازش رو فاش کن

_رازش رو فاش کن،
آبروش رو ببر، اشتباه خودش بود بهت اعتماد کرد!

_باش گرم بگیر، خرش کُن، کارت رو راه بندازه بعد ولش کن!

_مادرم/پدرم پیر شده، خجالت می‌کشم باش برم بیرون!

_بریم بریزیم تو صفحه‌ش، بهش فحش بدیم. بدونه پرچم ایران بالاست!

_امشب اون النگوهامو دستم می‌کنم تا چشم جاریم دربیاد!

_کی حال داره از پل عابر بره بابا! اون واسه پیرمرداست، تیز بپر از خیابون رد شیم!

_وسط جمع ضایعش کردم تا بدونه با کی طرفه!

_بگو مدارکت تکمیل نیست. اعتبار ندادن هنوز! رد کن بره بابا! یه ماهه میاد میره، مگه بیکاریم خودمون رو علاف یه وام دو میلیونی بکنیم!

_به رئیس‌مون گفتم بچه‌م مریضه، پیچوندم اومدم بیرون از اداره! خیلی حال میده اسکلش می‌کنم!

_فحش دادن به خواهر و مادرِ هم، نشونه‌ی صمیمیت ماست!

_اون دریل رو بده من بابا! صبح جمعه‌ست که باشه، به ما چه که خوابن. چهاردیواری اختیاری!

_در شان تو نیست با یه رفتگر یا کارگر ساختمونی این‌طور صمیمی سلام‌علیک کنی! کلاسش به ما نمیخوره!

_مگه اسم نویسنده چقد مهمه که گیر میدی چرا پاکش کردم؟ تازه خیلی دلش بخواد که من مطلبش رو بازنشر کردم!

_کپی کن داداش! این هنرمندا وضعشون خوبه، با یه دونه CD کپی من، ورشکست نمیشن!

_اگه میخوای زنت حساب کار دستش بیاد، یه وقتایی توی جمع حالش رو بگیر، بدونه رئیس کیه!

_زنگ زد تو جوابش رو نده. محلش نذار! به مردا بی‌محلی کنی بیشتر عاشقت میشن!

احسان محمدی
دیدگاه ها (۱)

یک رابطه‌ی ایده‌آل که بتوان بهش افتخار کردچیزی فراتر از قرار...

عاقد گفت «عروس خانوم وکیلم؟»گفتند « عروس رفته گل بچینه.» دوب...

آدمها بین ساعت یک ربع به هفت، هفت، و هفت و ده دقیقه فرقی قائ...

عمیقا" باور دارم که آزادی، آبادی و امنیت یک کشور نه از راه ل...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۴

Chapter: 1Rāz dar Rag-hāPart 28📍 ویو: الادو تق خورد — فهمیدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط