محو چشمانِ تو بودم
محو چشمانِ تو بودم
که به دام افتادم
صید را زنده گرفتی و
به کشتن دادی
پدرعشق بسوزدکه زمن
هیچ نمانده نفس و هیچ رمق وهیچ نشان....
که به دام افتادم
صید را زنده گرفتی و
به کشتن دادی
پدرعشق بسوزدکه زمن
هیچ نمانده نفس و هیچ رمق وهیچ نشان....
۸۶۸
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.