محو چشمان تو بودم
محو چشمانِ تو بودم
که به دام افتادم
صید را زنده گرفتی و
به کشتن دادی
پدرعشق بسوزدکه زمن
هیچ نمانده نفس و هیچ رمق وهیچ نشان....
که به دام افتادم
صید را زنده گرفتی و
به کشتن دادی
پدرعشق بسوزدکه زمن
هیچ نمانده نفس و هیچ رمق وهیچ نشان....
- ۸۸۴
- ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط