فیک ستاره من(پارت7)
فیک ستاره من(پارت7)
وقتی داشت بدو بدو میرفت خورد به ا. ت و افتاد روی اون ا. ت
ویو ا. ت
به بچه ها گفتم میرم هوا بخورم چند تا عکس بگیرم و گفتن باشه منم از چادر امدم بیرون یه نفس عمیق کشیدم داشتم میرفتم که جیمین رو دیدم بدو بدو داره میاد که افتاد روم و خوردیم زمین ـ
ویو جیمین
چند ثانیه به اون چشای خوشگلش زل زدم اون چشما شبیه دریا بود
ا. ت: اه احمق چیکار میکردی
جیمین: هیچی نگفت فقط به چشمای ا. ت زل زده بود
ا. ت: هووو با توعم
جیمین: بلخره حواسش امد سر جاش: اوم اهه چیزه ببخشید اشتباه شد
ا. ت: چییی الان چی گفتییی از من معذرت خواهییی کردییی
جیمین: اره
ا. ت: باورم نمیشه تووو پارککک جیمیننن اززز منننن کیممم ا. تتت معذرتتت خواهییی کردییی پشمامممم
جیمین: اه دختر چرا اینجوری میکنی گوشم کر شد نمینوای از روم بلند شی
ا. ت: احمق تو رومی
جیمین به پایین نگاه کرد دید ا. ت راست میگه سریع بلند شد لباسشو درست کرد*دفعه بعدمواظب باش کجا میری* رفت*
ا. ت: این مغز نداره
ا. ت:*رفت*
حمایتتت یادتت نرهه
بد شد میدونمممم
وقتی داشت بدو بدو میرفت خورد به ا. ت و افتاد روی اون ا. ت
ویو ا. ت
به بچه ها گفتم میرم هوا بخورم چند تا عکس بگیرم و گفتن باشه منم از چادر امدم بیرون یه نفس عمیق کشیدم داشتم میرفتم که جیمین رو دیدم بدو بدو داره میاد که افتاد روم و خوردیم زمین ـ
ویو جیمین
چند ثانیه به اون چشای خوشگلش زل زدم اون چشما شبیه دریا بود
ا. ت: اه احمق چیکار میکردی
جیمین: هیچی نگفت فقط به چشمای ا. ت زل زده بود
ا. ت: هووو با توعم
جیمین: بلخره حواسش امد سر جاش: اوم اهه چیزه ببخشید اشتباه شد
ا. ت: چییی الان چی گفتییی از من معذرت خواهییی کردییی
جیمین: اره
ا. ت: باورم نمیشه تووو پارککک جیمیننن اززز منننن کیممم ا. تتت معذرتتت خواهییی کردییی پشمامممم
جیمین: اه دختر چرا اینجوری میکنی گوشم کر شد نمینوای از روم بلند شی
ا. ت: احمق تو رومی
جیمین به پایین نگاه کرد دید ا. ت راست میگه سریع بلند شد لباسشو درست کرد*دفعه بعدمواظب باش کجا میری* رفت*
ا. ت: این مغز نداره
ا. ت:*رفت*
حمایتتت یادتت نرهه
بد شد میدونمممم
۱۱.۴k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.