ارزوی قدیمی پارت۸-رستوران
ارزوی قدیمی پارت۸-رستوران
شدو❤🌷-یه میز انتخاب کردیم و نشستیم منو رو برداشتیم تقریبا همه جور غذایی توش بود
-ببخشید سفارشتون چیه؟-
ارتمیس-یدونه پیتزا-
-الان میارم خدمتتون-
-سلیقتم مثل خودمه ارتمیس-
منتظر بودیم سفارش رو بیارن که...
سونیک💙💧-با پسرا توی رستوران نشسته بودیم
سیلور-بنظرتون شدو عجیب نشده؟-
-چرا فکر کنم به خاطر اون....-
اما ناکلز حرفمو قطع کرد-بچه اونجا رو-
برگشتیم و شدو رو کنار یه دختر دیگه دیدیم
اروم رفتم سمتش وقتی منو دید سریع دست دختر رو گرفت و فرار کرد منم افتادم دنبالش
ارتمیس💜🐾-خیلی یهویی شدو دستمو گرفت و کشید دنبال خودش انگا از چیزی فرار می کرد
شدو❤🌷-یه میز انتخاب کردیم و نشستیم منو رو برداشتیم تقریبا همه جور غذایی توش بود
-ببخشید سفارشتون چیه؟-
ارتمیس-یدونه پیتزا-
-الان میارم خدمتتون-
-سلیقتم مثل خودمه ارتمیس-
منتظر بودیم سفارش رو بیارن که...
سونیک💙💧-با پسرا توی رستوران نشسته بودیم
سیلور-بنظرتون شدو عجیب نشده؟-
-چرا فکر کنم به خاطر اون....-
اما ناکلز حرفمو قطع کرد-بچه اونجا رو-
برگشتیم و شدو رو کنار یه دختر دیگه دیدیم
اروم رفتم سمتش وقتی منو دید سریع دست دختر رو گرفت و فرار کرد منم افتادم دنبالش
ارتمیس💜🐾-خیلی یهویی شدو دستمو گرفت و کشید دنبال خودش انگا از چیزی فرار می کرد
۱.۲k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.