رفیقمون دکتره تعریف میکرد

رفیقمون دکتره تعریف میکرد:



یه روز یه پیرزنه اومد مطبم داشتم چایی میخوردم گفتم مادر جان چته؟ گفت اقای دکتر یک هفته ست ادرارم شده رنگ چایی‌تو!! :-$










الان یه سالی میشه چایی نخورده?!!! ☺☺☺
دیدگاه ها (۲۳)

دخترای دهه ٦٠ هنوز ادامه تحصیل میدن که یکی با عشق پاک بیاد ب...

خانواده ما اینقد مذهبین که خاله من میره انگلیس هم باز برامون...

میدانی ، روزی که ماجرای عشق تو را به مادرم گفتم ، چه اتفاقی ...

وقتی به پای عشق تو،یک عمرسرشودتحت ولایت تو گدا معتبر شودبا ی...

جیمین فیک زندگی پارت ۵۴#

بیب من برمیگردم پارت: 41( جونگکوک) به سختی چشمام رو باز کردم...

بازگشت فرمانده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط