چشمم را

چشمم را
بہ بند كفش هايت گره می زنم ،
بغضم را
بہ دنبال رد پايت ...
آخر ،
#جانم_بہ_جانت_گره_خورده_است...!!!




#محمد_مقيمی
دیدگاه ها (۱)

گاهی یک شعرتسکین دردهاستوگاهی نمکی بر زخم ها...!مقصرکلمات نی...

عادت کرده ام به توبه کم بودنتبه دوست داشتنی که برای من نیست!...

عصرتنها بهانه‌ے نمناک باغچه‌است براے عطر پاشیدن و نازیدن و ت...

آخرش مغــــــــ✌️ــــــــزم میترکه از حجمِ حرفایی که باید می...

رها🍂 خدا نصیبتان کند آدم هایی را که حال خوبشان گره خورده به ...

وانشات اینوماکی//پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط