soled

"soled"

پارت ۱۱

اینقدر زد که از شدت درد از حال رفتی💔
ویو جیمین :
وای نه...خدایا....چرا باید اینجوری بشه...همش تقصیر منههه(کوبیدن دستش به میز کارش)
_رئیس پیداشون کردیم
جیمین : (با تمام سرعت به سمتش رفت از ش پرسید کجانن؟!!)
_خارج از سئوله
جیمین : آیشش... مینهو عوضی ... خوب کارشو بلده..
با سرعت کتشو از رو صندلیش برداشت و به سمت ماشینش رفت سوار ماشین شد و به طرز غیر قابل باوری مسیر ۱ ساعتها رو تو نیم ساعت طی کرد
بالاخره رسیدن
افراد مینهو با شلیک کردن گلوله مانع ورود افراد جیمین میشدن ولی جیمین آدمای درستی رو استخدام کرده بود و اونا تونستن با افراد مینهو مقابله کنند
بعد از نیم ساعت مبارزه جیمین خودشو به انباری رسوند همه چی عالی بود
دل تو دلش نبود که عشقش رو ببینه
خیلی خوشحال بود تا اینکه با بدن بیجون ا.ت رو زمین مواجه شد...
دیدگاه ها (۲)

درسته تازه ترحیم تأنی کوچولو بودهولی تولد ورلد واید هندسان ن...

"soled"پارت ۱۲خیلی خوشحال بود که با بدن بی جون ا.ت رو زمین م...

"soled"پارت ۱۰با فکری که به سرت زد سریع دست به کار شدیکمی به...

خوب بخوابی یونتان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط