آخرین قطره ی اشک
آخرین قطره ی اشک
P:1
تهیونگ بخدا اون جوری ک فک میکنی نی
اره همه اولش اینجورین بعد میگذره اوهههه ببخشید ولی ما باهم رابطه داشتم و من اونو بیشتر از تو دوس دارم
تهیونگا ما داشتیم درمورد
از زبون خودم : تهیونگا نذاشت ات حرفش رو کامل بزنه که ی سیلی محکم تو گوشش زد
خشکم زده بود اون واقعا منو زد ؟
من نمیخواستم ات رو بزنم دست خوردم نبود آقای قاضی من دوست نداشتم زنم با مرد غریبه حرف بزنه
وکیل ات : من اعتراض دارم
قاضی :بگو
ویکیل ات : آقای کیم حق زدن خانم پارک رو نداشتن و این هم توی محضر گفتن
قاضی : اگع تو برگهی محضری گفته باشن بله حق ندارن
ات ویو : تهیونگ با بغض از اون طرف سالن بهم نگاه میکرد جوری نگا میکرد ک قلب سنگ هم آب میکرد
ات: من اعتراض دارم
قاضی :بفرماید خانم پارک
ات:من نمیخوام این دادگاه رو ادامه بدم
قاضی : اوک
( چ قاضی خوبی حالا اگه برا ما بود )
دادگاه تموم شد
ته: ات صب کن
ات: عام میخواستم بگم ک ببخشید بابت کوای بازیم
( خوبع خودشم میدونه کولیه )😂
ته: تو چرا دادگاه رو قط کردی
ات : خب میدونی ..............
شرط
۲۰ تا لایک ۱۵ تا کامنت
اگع پارت بعدی رو میخوای
P:1
تهیونگ بخدا اون جوری ک فک میکنی نی
اره همه اولش اینجورین بعد میگذره اوهههه ببخشید ولی ما باهم رابطه داشتم و من اونو بیشتر از تو دوس دارم
تهیونگا ما داشتیم درمورد
از زبون خودم : تهیونگا نذاشت ات حرفش رو کامل بزنه که ی سیلی محکم تو گوشش زد
خشکم زده بود اون واقعا منو زد ؟
من نمیخواستم ات رو بزنم دست خوردم نبود آقای قاضی من دوست نداشتم زنم با مرد غریبه حرف بزنه
وکیل ات : من اعتراض دارم
قاضی :بگو
ویکیل ات : آقای کیم حق زدن خانم پارک رو نداشتن و این هم توی محضر گفتن
قاضی : اگع تو برگهی محضری گفته باشن بله حق ندارن
ات ویو : تهیونگ با بغض از اون طرف سالن بهم نگاه میکرد جوری نگا میکرد ک قلب سنگ هم آب میکرد
ات: من اعتراض دارم
قاضی :بفرماید خانم پارک
ات:من نمیخوام این دادگاه رو ادامه بدم
قاضی : اوک
( چ قاضی خوبی حالا اگه برا ما بود )
دادگاه تموم شد
ته: ات صب کن
ات: عام میخواستم بگم ک ببخشید بابت کوای بازیم
( خوبع خودشم میدونه کولیه )😂
ته: تو چرا دادگاه رو قط کردی
ات : خب میدونی ..............
شرط
۲۰ تا لایک ۱۵ تا کامنت
اگع پارت بعدی رو میخوای
۱۰.۳k
۲۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.