رفتم تو اتاق کار پدر جان

رفتم تو اتاق کار پدر جان
چون اتاق همشون رو نگاه کردم نبودن
آخه
اینجا هم نیستن کجاننن
یهو از بیرون صدا اومد از پنجره اتاق پدر جان نگاه کردم اه
اونا تو حیاطن
میخواستم برگردم
که یه فرم نظرمو جلب کرد
نگاش کردم
ام..امکان ندارد
دیدگاه ها (۵)

برای پارت بعد یه کاری کنید ایشون https://wisgoon.com/btsarmy...

با آرامش هم رو میبوسیدن تا اینکه در با شتاب باز شد سوا بودسو...

تو اتاق ا.ت:جیمین تو واقعا منو دوست داری؟جیمین:معلومه که آره...

م.ج:سلام پسرمجیمین:سلام (جیمین کلا سرده)ا.ت:سلام (م.ج جواب ن...

ازت متنفرم اوساموپارت ۱۱.......................................

یونا :رفتم بالا که یهو صدا نو تیف گوشی اومد بازش کردم که نو...

برادرای هایتانی پارت ۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط