love is a killer
love is a killer
p.³⁶
• فلش بک به ۳۰ مین پیش •
ویو کوک
( از اتاق تهیونگ اومدم بیرون زنگ زدم به ات و کل ماجرا رو بخش گفتم اون بعد ۲۰ مین اومد تا اومد پرسید تهیونگ کجاست و تا میخواستم جواب بدم صدای شکستگی اومد از بالا ات بدون هیچ مکثی رفت بالا )
{ پایان ویو کوک }
- ا.ات
+ تهیونگ ببخشید ( گریه )
- نه تو منو ببخش اگه من بخت دروغ نمیگفتم هیچ کدوم از این اتفاقا نمیافتاد
+ حالا هرچی ( از بغل تهیونگ در اومد و با آستین لباسش اشکاش رو پاک کرد ) بینم چرا اینجوری شده صورتت( دستش رو گذاش رو صورت ته ) چرا دستات زخمیه بیا دستات رو ببندم
ویو نویسنده
( دخترک و پسرک روی تخت توی اتاق نشسته بودن دخترک دستای کشیده و بزرگ پسرک رو توی دستای کوچیک و ضریف خودش گرفته بود و اون رو باند پیچی میکرد کارش تموم شد و به صورت پسرک که زخمی بود نگاه کرد )
+ چرا صورتت زخم شده آخه
- چیز خاصی نیست
+ خیلیم هست بریتانیا زد عفونی کنمش
( دخترک پنبه آغشته در بتادین را آرام روی زخم صورت پسرک گذاشت و بلند کرد بعد زد عفونی کردن چسب زخمی رو روی زخم روی صورت پسرک زد پسرک تاقتش نیاورد و کمر دخترک رو گرفت و ل.ب هاش رو روی ل.ب های دخترک گذاشت دخترک اولش تعجب کرد ولی بعد دست هاش رو دور گردن مرد حلقه کرد و همراهیش کرد کن ناگهان در اتاق باز شد و دخترک سریع از او جدا شد ) ( امان از دست مزاحم 😂)
اینم عیدی من به شما😃
p.³⁶
• فلش بک به ۳۰ مین پیش •
ویو کوک
( از اتاق تهیونگ اومدم بیرون زنگ زدم به ات و کل ماجرا رو بخش گفتم اون بعد ۲۰ مین اومد تا اومد پرسید تهیونگ کجاست و تا میخواستم جواب بدم صدای شکستگی اومد از بالا ات بدون هیچ مکثی رفت بالا )
{ پایان ویو کوک }
- ا.ات
+ تهیونگ ببخشید ( گریه )
- نه تو منو ببخش اگه من بخت دروغ نمیگفتم هیچ کدوم از این اتفاقا نمیافتاد
+ حالا هرچی ( از بغل تهیونگ در اومد و با آستین لباسش اشکاش رو پاک کرد ) بینم چرا اینجوری شده صورتت( دستش رو گذاش رو صورت ته ) چرا دستات زخمیه بیا دستات رو ببندم
ویو نویسنده
( دخترک و پسرک روی تخت توی اتاق نشسته بودن دخترک دستای کشیده و بزرگ پسرک رو توی دستای کوچیک و ضریف خودش گرفته بود و اون رو باند پیچی میکرد کارش تموم شد و به صورت پسرک که زخمی بود نگاه کرد )
+ چرا صورتت زخم شده آخه
- چیز خاصی نیست
+ خیلیم هست بریتانیا زد عفونی کنمش
( دخترک پنبه آغشته در بتادین را آرام روی زخم صورت پسرک گذاشت و بلند کرد بعد زد عفونی کردن چسب زخمی رو روی زخم روی صورت پسرک زد پسرک تاقتش نیاورد و کمر دخترک رو گرفت و ل.ب هاش رو روی ل.ب های دخترک گذاشت دخترک اولش تعجب کرد ولی بعد دست هاش رو دور گردن مرد حلقه کرد و همراهیش کرد کن ناگهان در اتاق باز شد و دخترک سریع از او جدا شد ) ( امان از دست مزاحم 😂)
اینم عیدی من به شما😃
۱۱.۰k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.