love is a killer
love is a killer
p.³⁵
• فلش بک به شنبه•
ویو کوک
( این چند روز تهیونگ خیلی بهم ریخته بود همش عصبی بود هیچی نمیخورد همش تو اتاقش بود بیشتر مواقع جوری مست میکرد که نگو اگه یکم دیگه طول بکشه قطعا میمیره امروز رفتم خونش رفتم تو اتاقش یه گوشه نشسته بود ویسکی میخورد زیر چشماش گود افتاده بود لباش زخمی شده بود رفتم سمتش )
× تهیونگ داری چیکار میکنی باخودت ( عربده )
- ولم کن کوک اصلا مگه برا کسی مهمه
× معلومه مه مهمه
- ولم کن بورو بیرون
× اگه ولت کنم که خودتو میکشی
- فکر خوبیه
× معلوم هست داری چی زر میزنی( داد)
- کوک گفتم برو بیرون ( عربده )
× الان تو اینجا بشینی ات بر میگرده نه بر نمیگرده بلند شو خودتو جمع کن مرد
-.......
× پا شو برو یه حموم بکن بیا کارت دارم
نویسنده ویو
( پسر بزور پسرک رو بلند کرد و برد حموم و در رو بست پسرک رفت و جولوی اینه وایساد و به خودش در اینه نگاه کرد زیر چشماش گود افتاده بود موهاش بهم ریخته بود گوشه لبش پاره شده بود روی گونش یه زخم بود پسرک حالش از چهرش بهم میخورد میخواست از دنیا مهو بشه میخواست دیگه توی این دنیا نباشه میخواست از همه جا محو بشه به چشمای خودش در آینه زل زد دستای کشیده و یکمی زخمیش رو مشت کرد و به خودش در اینه مشت زد آیه تیکه تیکه شد همه جا رو خون برداشته بود و پسرک همینطور رندوم به اینه مشت میزد و به خودش لعنت میفرستاد که نا گهان در باز شد و دخترک وارد شد اون دختر همچیزش بود او کسی بود که پسرک حاضر بود جونش رو با کمال میل بهش تقدیم کنه دخترک بدون معطلی رفت سمت پسرک و اون رو در آغوش کشید )
+ من من من متاسفم تهیونگ من زود قضاوتت کردم منو ببخش ( گریه)
p.³⁵
• فلش بک به شنبه•
ویو کوک
( این چند روز تهیونگ خیلی بهم ریخته بود همش عصبی بود هیچی نمیخورد همش تو اتاقش بود بیشتر مواقع جوری مست میکرد که نگو اگه یکم دیگه طول بکشه قطعا میمیره امروز رفتم خونش رفتم تو اتاقش یه گوشه نشسته بود ویسکی میخورد زیر چشماش گود افتاده بود لباش زخمی شده بود رفتم سمتش )
× تهیونگ داری چیکار میکنی باخودت ( عربده )
- ولم کن کوک اصلا مگه برا کسی مهمه
× معلومه مه مهمه
- ولم کن بورو بیرون
× اگه ولت کنم که خودتو میکشی
- فکر خوبیه
× معلوم هست داری چی زر میزنی( داد)
- کوک گفتم برو بیرون ( عربده )
× الان تو اینجا بشینی ات بر میگرده نه بر نمیگرده بلند شو خودتو جمع کن مرد
-.......
× پا شو برو یه حموم بکن بیا کارت دارم
نویسنده ویو
( پسر بزور پسرک رو بلند کرد و برد حموم و در رو بست پسرک رفت و جولوی اینه وایساد و به خودش در اینه نگاه کرد زیر چشماش گود افتاده بود موهاش بهم ریخته بود گوشه لبش پاره شده بود روی گونش یه زخم بود پسرک حالش از چهرش بهم میخورد میخواست از دنیا مهو بشه میخواست دیگه توی این دنیا نباشه میخواست از همه جا محو بشه به چشمای خودش در آینه زل زد دستای کشیده و یکمی زخمیش رو مشت کرد و به خودش در اینه مشت زد آیه تیکه تیکه شد همه جا رو خون برداشته بود و پسرک همینطور رندوم به اینه مشت میزد و به خودش لعنت میفرستاد که نا گهان در باز شد و دخترک وارد شد اون دختر همچیزش بود او کسی بود که پسرک حاضر بود جونش رو با کمال میل بهش تقدیم کنه دخترک بدون معطلی رفت سمت پسرک و اون رو در آغوش کشید )
+ من من من متاسفم تهیونگ من زود قضاوتت کردم منو ببخش ( گریه)
۶.۷k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.