اول تهیونگ اومد لایو و گفت دلش برامون تنگ شده و اومده لای
اول تهیونگ اومد لایو و گفت دلش برامون تنگ شده و اومده لایو از طرف دیگر جیهوپ هم باهاش بود و جونگکوک هم اضافه شد
تهیونگ: هوبی هیونگ لطفا بگو سلام
جیهوپ: سلام من موهامو کوتاه کردم (بمیرم)
جونگکوک: سلام من باید لباسامو تا بزنم
تهیونگ: ما هم زنگ زدیم تاکسی وقتی بیاد منو هوبی باید بریم . بچهها هوبی هیونگ قراره به زودی بره!
جیهوپ: بس کن( نه من گریه نمیکنم)جونگکوک بچهها من برمیگردم! این بچه واقعا برنمیگرده؟
تهیونگ: خب خداحافظ😐
بعدش باز جی کی خودش تنها اومد لایو جلو چشم چند میلیون آدم سبد شورتشون رو تا زدن:)
جونگکوک: آه... این مسخره س. وارد چت گروهی شدم و پرسیدم کسی هست که بخواد بیاد و هوبی هیونگ و تهیونگ هیونگ اومدن و ما با هم چت کردیم، امروز تمام روز لباسامو شستم. لباسای سفید بعد لباسای تیره/مشکی، فکر میکنم تمام روز در حال شستن لباس بودم. آه احتمالاً اولین ایدلی هستم که این کار رو انجام میدم درسته؟ لباس هامو تا کنم و لایو باشم؟ ( همیشه میگم که هرکاری از جی کی بر میاد)
اما وقتی لباسامو میشورم احساس خوشحالی میکنم، متاسفم که وقت نداشتم لایو بیام اما اونا (ویهوپ) درست قبل از رفتن یه لایو انجام دادن، هیچ فکری به پخش زنده نداشتم اما درست قبل از رفتنشون لایو رو روشن کردن... و من به خاطر لباسام همه جا رو گرفته بودم! گوشه های تیز رو میبینید؟ (لباسا رو تا کرد)
بعد از شستن میرم خوابم میاد، Calvin Klein این لباسا رو برای من فرستاد، من میخواستم اونا رو سریع بپوشم پس لباسا رو شستم، نمیدونم چرا این کار رو انجام میدم، با این حال، من باید این لباسا رو بشورم. آه من خسته م و به این جوراب ها نگاه کن درست به نظر میرسن؟ چرا واقعیت یکدفعه به من برخورد میکنه... این ساید من رو نشون میده... نیازی به دیدن این ساید من نیست اما چرا این ساید خودمو نشون میدم؟ اما چرا اینو به شما نشون میدم ( چون جونگکوکی) ): باید لباسامو بندازم تو ماشین لباسشویی
جونگکوک: جفت کردن جورابای انگشتی خیلی سخته مطمئن نیستم کدوماشون هم تای هم دیگه ان
تا زدن تموم شد راستش من به طور معمول آخر شب ها چیزی نمیخورم، ولی تهیونگ هیونگ یه چیزایی سفارش داد. این و ببینید *توکبوکی رو نشون میده* توکبوکی خوردم باید برم اضافه های غذا و این چیزا رو جمع و جور کنم پس دیگه الان میرم بای بیاید زود همدیگه رو ببینیم آه توکبوکی ولی خوب بود
تهیونگ: هوبی هیونگ لطفا بگو سلام
جیهوپ: سلام من موهامو کوتاه کردم (بمیرم)
جونگکوک: سلام من باید لباسامو تا بزنم
تهیونگ: ما هم زنگ زدیم تاکسی وقتی بیاد منو هوبی باید بریم . بچهها هوبی هیونگ قراره به زودی بره!
جیهوپ: بس کن( نه من گریه نمیکنم)جونگکوک بچهها من برمیگردم! این بچه واقعا برنمیگرده؟
تهیونگ: خب خداحافظ😐
بعدش باز جی کی خودش تنها اومد لایو جلو چشم چند میلیون آدم سبد شورتشون رو تا زدن:)
جونگکوک: آه... این مسخره س. وارد چت گروهی شدم و پرسیدم کسی هست که بخواد بیاد و هوبی هیونگ و تهیونگ هیونگ اومدن و ما با هم چت کردیم، امروز تمام روز لباسامو شستم. لباسای سفید بعد لباسای تیره/مشکی، فکر میکنم تمام روز در حال شستن لباس بودم. آه احتمالاً اولین ایدلی هستم که این کار رو انجام میدم درسته؟ لباس هامو تا کنم و لایو باشم؟ ( همیشه میگم که هرکاری از جی کی بر میاد)
اما وقتی لباسامو میشورم احساس خوشحالی میکنم، متاسفم که وقت نداشتم لایو بیام اما اونا (ویهوپ) درست قبل از رفتن یه لایو انجام دادن، هیچ فکری به پخش زنده نداشتم اما درست قبل از رفتنشون لایو رو روشن کردن... و من به خاطر لباسام همه جا رو گرفته بودم! گوشه های تیز رو میبینید؟ (لباسا رو تا کرد)
بعد از شستن میرم خوابم میاد، Calvin Klein این لباسا رو برای من فرستاد، من میخواستم اونا رو سریع بپوشم پس لباسا رو شستم، نمیدونم چرا این کار رو انجام میدم، با این حال، من باید این لباسا رو بشورم. آه من خسته م و به این جوراب ها نگاه کن درست به نظر میرسن؟ چرا واقعیت یکدفعه به من برخورد میکنه... این ساید من رو نشون میده... نیازی به دیدن این ساید من نیست اما چرا این ساید خودمو نشون میدم؟ اما چرا اینو به شما نشون میدم ( چون جونگکوکی) ): باید لباسامو بندازم تو ماشین لباسشویی
جونگکوک: جفت کردن جورابای انگشتی خیلی سخته مطمئن نیستم کدوماشون هم تای هم دیگه ان
تا زدن تموم شد راستش من به طور معمول آخر شب ها چیزی نمیخورم، ولی تهیونگ هیونگ یه چیزایی سفارش داد. این و ببینید *توکبوکی رو نشون میده* توکبوکی خوردم باید برم اضافه های غذا و این چیزا رو جمع و جور کنم پس دیگه الان میرم بای بیاید زود همدیگه رو ببینیم آه توکبوکی ولی خوب بود
۱۳.۳k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.