وقتی خواهرش بودی...

pov: از یونگی باشه وقتی خواهر ۱۴ سالشی رو دستت رد تیغ
میبینه

همینجوری که توی ws مشغول خط انداختن دستم با کاتر بودم نمیدونم جدیدا از اینکه دستمو اینطوری کنم خوشم میومد لذت خواصی داشت بیشتر از همه وقتی روی زخم قبلی دوباره میکشیدم همینطور که چشمامو بستم و از لذتش حال میکردم یهو ناله ای از دهنم بیرون اومد به دستم نگاه کردم.
خیلی عمیق بریده شد خون کل سینگ رو فرا گرفته بود سریع شیر ابو باز کردم که در زده شد
_هی جنا دستشویی؟(خنده) چرا ناله میکنی
با استرس همینطور که خون دستم. پاک میکردم گفتم
_وای یونگی ترسیدم چقدر زود اومدی خونه به تو چه اصلا ایشش
سکوتش نشونه این بود که رفت چسب زخم رو گرفتم و زدم به زخمم و گفتم
_این باید حداقل جلوگیری کنه از خون ریزیش
رفتم بیرون دیدیم صدای شیر اب میاد فهمیدم یونگی رفته حموم سریع رفتم کاترو جا دادم توی جامع دادیم رفتم توی اشپز خونه که دیدم یونگی اومد رفتم ظرفارو شستم و وقتی یونگی اومد توی اشپز خونه که اب بخوره ابو از یخچال برداشت ولی با لیوان نخورد سر کشید گفتم
_یاااا بهت ادب یاد ندادن
یونگی گفت
_ببخشیدا ولی این اب دهنی من بود
همینطور که پیشبند رو اویزون میکردم گفتم
_مامان و بابا امشب خونه ی خاله یونجی(😌) می مونن مامان گفته امشب نوبت توعه اشغالرو بندازی تازه باید خونه رو هم تو تمیز کنی
دیدگاه ها (۱۲)

به عنوان پارتنر

به عنوان پاتنرpov: چجور پارتنری براتن چانگبین: هروز باید 3سا...

درخواستی کیارو نزاشتم بگید

عاشقتم هانا مهم نیست دختری یا پسر فقط..... میتونم بگم اولین ...

Mafias Stepdaughter

HENTAI :: AKUTAGAWA ♡ ATSUSHI(درخواستی)ویو :: آتسوشیامروز که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط