دوپارتی
#دوپارتی
پارت اخر
تهیونگ انقدر اون پسر رو زد که کلا داشت خون بالا میاورد]
نکننن تهیونگ لطفا(با گریه)
_ تو دهنتو ببند دارم برات(با داد )
[تهیونگ دست ا/ت رو کشید و با خودش برد سوار ماشین]
منو کجا میبریی؟؟؟؟(با داد)
_ داد نزن سرم میریم خونم(عربده)
خونت ؟مگه تو کی منی ؟؟؟
_دوست پسرت
ما که کات کردیم .نکنه فراموش کردی بهم خیانت کردی؟
_برات توضیح میدم
[دیگه تا خونه حرفی نزدن و رسیدن و تهیونگ ماجرا رو توضیح داد و ا/ت باهاش اشتی کرد]
_ خب نوبت تنبیهته بیب
ت تنبیه؟؟مگه چی کردم؟
_با اون پسره ی عوضی رقصیدی
اشتباه کردم ببخشید
_هیسس
[ته ا/ت رو با خودش برد اتاقش و دیگه مزاحم نشیم و اونا ۱ ماه بعد ازدواج کردن و صاحب ی دختر خوشگل به اسم یونا شدن]
پایان
پارت اخر
تهیونگ انقدر اون پسر رو زد که کلا داشت خون بالا میاورد]
نکننن تهیونگ لطفا(با گریه)
_ تو دهنتو ببند دارم برات(با داد )
[تهیونگ دست ا/ت رو کشید و با خودش برد سوار ماشین]
منو کجا میبریی؟؟؟؟(با داد)
_ داد نزن سرم میریم خونم(عربده)
خونت ؟مگه تو کی منی ؟؟؟
_دوست پسرت
ما که کات کردیم .نکنه فراموش کردی بهم خیانت کردی؟
_برات توضیح میدم
[دیگه تا خونه حرفی نزدن و رسیدن و تهیونگ ماجرا رو توضیح داد و ا/ت باهاش اشتی کرد]
_ خب نوبت تنبیهته بیب
ت تنبیه؟؟مگه چی کردم؟
_با اون پسره ی عوضی رقصیدی
اشتباه کردم ببخشید
_هیسس
[ته ا/ت رو با خودش برد اتاقش و دیگه مزاحم نشیم و اونا ۱ ماه بعد ازدواج کردن و صاحب ی دختر خوشگل به اسم یونا شدن]
پایان
۶.۰k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.