وقتی تو خدمتکار بزرگترین باند مافیا هستی

وقتی تو خدمتکار بزرگترین باند مافیا هستی

پارت ۶

ویو یونگی

+ناگهان دیدم ا.ت غش کرد فوری برآید استایل بغلش کردم بردمش بیمارستان و پرستار هارو صدا کردم و گذاشتمش روی تخت بیمارستان وبعد پرستارها اومدن

علامت پرستار <

+حالش چطوره ؟

>حالشون خوبه فقط کمی به خاطر گشنگی و خون دیدن غش کردن که الان براشون سرم وصل میکنیم تا بهتر بشن فقط به غذا خوردنشون دقت کنید

باشه مرسی میتونید برید فقط کی میتونم برمشون

>سرم شون تموم شد میتونید ببرینشون

ویو ا.ت

_چشمام رو باز کردم دیدم توی بیمارستانم و یونگی هم بغلم نشسته ازش پرسیدم که من چرا اینجام ؟وگفت

غش کرده بودی و من آوردمت بیمارستان اگه بهتر شدی بریم عمارت
_آماده شدم و سوار ماشین شدیم و به سمت عمارت حرکت کردیم...
دیدگاه ها (۳)

وقتی تو خدمتکار بزرگترین باند مافیا هستی پارت ۷ویو ا.ت آماده...

وقتی تو خدمتکار بزرگترین باند مافیا هستیپارت ۸ویو یونگی بدون...

وقتی تو خدمتکار بزرگ ترین باند مافیا هستی پارت ۵ویو ا.ت ناگه...

ازدواج اجباری با مافیا ۲پارت ۱ویو ا.ت بعد منو به بیمارستان م...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

پارت ۸۸ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط