MaahBanafsham
#Maah_Banafsham
#part137
سریع رسیدیم بیمارستان دکتر سرمو تزریق کرد می ترسیدم که نکنو سر من باشه
دکتر گفت به خاطر اینه که درصد کمی ناراحت قلبی داره که میتونه برطرف بشه
خدارو شکر کردم
پرستار امد چک کنه که گفت آقا خوشکله این دخترو ول کن معلومه زیرت جون میده زود میمیره بیا تخفیف حساب می کنم داشتم حرص می خوردم که محرابو صدا زدم .
محراب امد خودشو پرستار جا خوردن ولی محراب به روی خودش نیورد گفت اینجا چه غلطی می کنی هر.زه
پ محرابببببببببببب
م برو گمشو بیرون تا دندادمت حراست
- چه ارتباطی دارید ؟
= بعدا می گم برو گمشو
پ نمیرم نمیرم محراب برگرد
مهشاد امد گفت
زنیکه با شوهرم چی کار داری برو زیر یکی دیگه جون بده مگنه خودم خلاصت می کنم
پرستار زد دم گوش مهشاد بغض رو فهمیدم........
#part137
سریع رسیدیم بیمارستان دکتر سرمو تزریق کرد می ترسیدم که نکنو سر من باشه
دکتر گفت به خاطر اینه که درصد کمی ناراحت قلبی داره که میتونه برطرف بشه
خدارو شکر کردم
پرستار امد چک کنه که گفت آقا خوشکله این دخترو ول کن معلومه زیرت جون میده زود میمیره بیا تخفیف حساب می کنم داشتم حرص می خوردم که محرابو صدا زدم .
محراب امد خودشو پرستار جا خوردن ولی محراب به روی خودش نیورد گفت اینجا چه غلطی می کنی هر.زه
پ محرابببببببببببب
م برو گمشو بیرون تا دندادمت حراست
- چه ارتباطی دارید ؟
= بعدا می گم برو گمشو
پ نمیرم نمیرم محراب برگرد
مهشاد امد گفت
زنیکه با شوهرم چی کار داری برو زیر یکی دیگه جون بده مگنه خودم خلاصت می کنم
پرستار زد دم گوش مهشاد بغض رو فهمیدم........
۳.۸k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.