باز آمده بوی غم و ماه محــــــــــــــــــــــــــرم
باز آمده بوی غم و ماه محــــــــــــــــــــــــــرم
آمده ارباب و میر علمدار محــــــــــــــــــــــــــرم
(عمه سادات بی قراره
غصه و غم هاش بی شماره
تموم غصش غم یاره
تنها امیدش بی پناه
روزای سختی توی راهه
رو خاک سوزان پا می زاره
ذکر آسمونا وای زینب
ذکر کهکشونا وای زینب
ذکر خاک صحرا وای زینب
ذکر سینه زنها وای زینب
شعله می کشه خورشید
زمین می سوزه از تب
ابرا همه می بارن
توی چشای زینب
میون سینه دلی که تنگ
غم غروب رویاشه
شان نزول سوره ی بارون
توی فرات چشماشه
کبوترا بی تابن
تو آغوش محمل ها
توی نگاها پیداست
بی قراری دلها
از انعکاس خبر تلخی دل شریعه بی تاب
رو نیزه هایی که بی شمارن یه سرخی می تابه
حالت صحرا که عجیبه
غرق سکوتی پر فریبه
پر از نسیم بوی سیبه
غروب سردش پر رازه
مثل شبایی که درازه
سینه ی خورشید بی شکیبه
بیا توی آغوشم
داداش پریشونم
توی نگاه تلخت
درد تو رو می خونم
عزیز خواهر تب نفسهات دل منو می لرزونه
اگه نباشی حتی یه لحظه
تموم دنیا زندونه
دل شوره ی من بی حسابه
بگو که اینها همه خوابه
لشگر دشمن یه سرابه
بقض غریبی تو گلومه
بارون چشمام ناتمومه
پر از سوال بی جوابه
عمه ی سادات بی قراره
غصه و غم هاش بی شماره
تموم غصش غم یاره
شعله می کشه خورشید
زمین می سوزه از تب
ابرا همه می بارن
توی چشای زینب
میون سینه دلی که تنگ غم غروب رویاشه
شان نزول سوره ی بارون توی فرات چشماشه
تنها امیدش بی پناهه
روزای سختی توی راهه
رو خاک سوزان پا می زاره
کبوترا بی تابن
تو آغوش محمل ها
توی نگاها پیداست
بی قراری دلها
از انعکاس خبر تلخی دل شریعه بی تاب
رو نیزه هایی که بی شمارن یه سرسرخی می تابه
حالت صحرا که عجیبه
غرق سکوتی پر فریبه
پر از نسیم بوی سیبه
غروب سردش پر رازه
مثل شبای که درازه
سینه ی خورشید بی شکیبه
حرم فقط حرم حسین
خیمه خورشید سوخت
حسین)
😢 😢 😢 😢 😢 😢 😢 😢 😢 😢
#عامو_جبار_اَپانی
#مداح #حاج_جبار_اَپانی
#محرم #عزا #غم #ماتم
#پهله #دهلران
#مسجد #عزاداری
#CEBBAR #amoo_jabbar_apani
آمده ارباب و میر علمدار محــــــــــــــــــــــــــرم
(عمه سادات بی قراره
غصه و غم هاش بی شماره
تموم غصش غم یاره
تنها امیدش بی پناه
روزای سختی توی راهه
رو خاک سوزان پا می زاره
ذکر آسمونا وای زینب
ذکر کهکشونا وای زینب
ذکر خاک صحرا وای زینب
ذکر سینه زنها وای زینب
شعله می کشه خورشید
زمین می سوزه از تب
ابرا همه می بارن
توی چشای زینب
میون سینه دلی که تنگ
غم غروب رویاشه
شان نزول سوره ی بارون
توی فرات چشماشه
کبوترا بی تابن
تو آغوش محمل ها
توی نگاها پیداست
بی قراری دلها
از انعکاس خبر تلخی دل شریعه بی تاب
رو نیزه هایی که بی شمارن یه سرخی می تابه
حالت صحرا که عجیبه
غرق سکوتی پر فریبه
پر از نسیم بوی سیبه
غروب سردش پر رازه
مثل شبایی که درازه
سینه ی خورشید بی شکیبه
بیا توی آغوشم
داداش پریشونم
توی نگاه تلخت
درد تو رو می خونم
عزیز خواهر تب نفسهات دل منو می لرزونه
اگه نباشی حتی یه لحظه
تموم دنیا زندونه
دل شوره ی من بی حسابه
بگو که اینها همه خوابه
لشگر دشمن یه سرابه
بقض غریبی تو گلومه
بارون چشمام ناتمومه
پر از سوال بی جوابه
عمه ی سادات بی قراره
غصه و غم هاش بی شماره
تموم غصش غم یاره
شعله می کشه خورشید
زمین می سوزه از تب
ابرا همه می بارن
توی چشای زینب
میون سینه دلی که تنگ غم غروب رویاشه
شان نزول سوره ی بارون توی فرات چشماشه
تنها امیدش بی پناهه
روزای سختی توی راهه
رو خاک سوزان پا می زاره
کبوترا بی تابن
تو آغوش محمل ها
توی نگاها پیداست
بی قراری دلها
از انعکاس خبر تلخی دل شریعه بی تاب
رو نیزه هایی که بی شمارن یه سرسرخی می تابه
حالت صحرا که عجیبه
غرق سکوتی پر فریبه
پر از نسیم بوی سیبه
غروب سردش پر رازه
مثل شبای که درازه
سینه ی خورشید بی شکیبه
حرم فقط حرم حسین
خیمه خورشید سوخت
حسین)
😢 😢 😢 😢 😢 😢 😢 😢 😢 😢
#عامو_جبار_اَپانی
#مداح #حاج_جبار_اَپانی
#محرم #عزا #غم #ماتم
#پهله #دهلران
#مسجد #عزاداری
#CEBBAR #amoo_jabbar_apani
۴.۸k
۱۰ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.