عطار

#عطار

در بیابانی که
پایان کس ندید

کاروان بگذشت،
منزل چون کنم

همرهان رفتند و
من بی روی و راه

دست بر سر پای
در گل چون کنم
دیدگاه ها (۱)

‍ #فاضل_نظریرنج فراق هست و امید وصال نیستاین هست و نیست کاش ...

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بودعشق را از اشک حسـرت ترجم...

#فاضل_نظریﺍﻱ ﺭﻓﺘﻪ ﻛﻢ‌ﻛﻢ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﻴﺎﻣﺜﻞ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ...

گفتا که دهم کام دلت روزی و بسیار...؛ماه آمد و سال آمد و آن ر...

آب را گِل نکنیم...(: آب را گل نکنیم در فرودست انگار کفتری می...

#سلام_آقاجان💚🌼بنما رخ که 💫جهانی به تو دل بسپارد🌼روی دامان پر...

Withered flower

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط