𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:⁵
فقط یه سوال؟
× جانم؟
چرا وارد شدن به اونجا(همون در) اخر عاقبت خوبی نداره؟
× اوو اون ، اون باغ مخفی داداشمه و هیچ کس جز خودش و شوهرم و دست راستش حق وارد شدن به اونجا رو نداره ینی منی که خواهرشم تاحالا اونجا رو ندیدم
احتمالا جای مهمی باشه (تو فکر فرو رفته)
× ا.ت بیا میخوام به گلا آب بدم دوست داری؟
قطعا عاشق گلام و عاشق حرف زدن و اب دادن بهشون هستم خودمم تو خونمون یه باغچه کوچیک داشتیم که پر از گل بود البته باغچه ی ما در برابر اینجا مورچه اس (خنده)
× واا دختر مگه میشه مورچه خیلیی کوچولو عه(خنده)
″با بورا کلی حرف میزدیم و میخندیدیم دختر خیلی خوب و مهربونیه، اصلا نفهمیدیم که کی شب شد″
× بیا بریم داخل خوب نیست شب رو بیرون باشیم(نگران)
چرا خوب نیست؟ میشه یه سوال ازت بپرسم؟
× بپرس!
اینجا واقعا موجودات انسان نمان؟ چرا نباید شب بیرون باشیم ؟
× این که شد دو سوال (خنده) بیا بریم داخل برات توضیح میدم
.....
خبب؟؟!
× داری میمیری از کنجکاوی نه؟(خنده)
یااااا خوب اره یه جای افسانه ای و جادویی خیلی جالبه!!(ذوق)
× میگم اما به هیچ عنوان اگر برگشتی به دنیای خودت نباید چیزی راجب این دنیا بگی، قول؟
قول انگشتیی
× خب خب این سرزمین نزدیک دو هزار ساله پدید اومده و پدر من یعنی جونگ هون هفتم این سرزمین رو اداره میکنه و بعد از اون برادرم این جارو به رهبری میگیره همسر منم میشه وزیر برادرم اما فعلا پدرش وزیره و همسرم ژنرال حالا اینارو ولش کن اینجا از پدرم که شاه هست تا یه برده توی این سرزمین همه موجودات انسان نما هستن پدرم شیر،مادرم ببر و از یه شیر و ببر یه شیر و یه ببر بوجود اومد برادرم ببر سیاه و من شیر در اومدم همسرم هم ببر هست
(دهنش از تعجب باز مونده) وایییی
اسلاید دو بورا
اسلاید سه اون در توی باغ(به نورش توجه نکنید)
(بچهااا مرسییی انقدر حمایت کردید که پشمامممممم😍🔪🔪🔪) هیچم حمایت نکردید بیشتر ۲۰۰ تا فالور فقط ۱۴تا لایک اونم بدون کامنت؟؟؟ مرسی واقعا ، جدی اگه از فیک خوشتون نمیاد دیگه اپلودش نکنم؟ لطفاً جدی بگید چون من دارم وقتمو برای این فیک میزارم
شرط
۳۰لایک
۴۰کامنت
𝐏𝐚𝐫𝐭:⁵
فقط یه سوال؟
× جانم؟
چرا وارد شدن به اونجا(همون در) اخر عاقبت خوبی نداره؟
× اوو اون ، اون باغ مخفی داداشمه و هیچ کس جز خودش و شوهرم و دست راستش حق وارد شدن به اونجا رو نداره ینی منی که خواهرشم تاحالا اونجا رو ندیدم
احتمالا جای مهمی باشه (تو فکر فرو رفته)
× ا.ت بیا میخوام به گلا آب بدم دوست داری؟
قطعا عاشق گلام و عاشق حرف زدن و اب دادن بهشون هستم خودمم تو خونمون یه باغچه کوچیک داشتیم که پر از گل بود البته باغچه ی ما در برابر اینجا مورچه اس (خنده)
× واا دختر مگه میشه مورچه خیلیی کوچولو عه(خنده)
″با بورا کلی حرف میزدیم و میخندیدیم دختر خیلی خوب و مهربونیه، اصلا نفهمیدیم که کی شب شد″
× بیا بریم داخل خوب نیست شب رو بیرون باشیم(نگران)
چرا خوب نیست؟ میشه یه سوال ازت بپرسم؟
× بپرس!
اینجا واقعا موجودات انسان نمان؟ چرا نباید شب بیرون باشیم ؟
× این که شد دو سوال (خنده) بیا بریم داخل برات توضیح میدم
.....
خبب؟؟!
× داری میمیری از کنجکاوی نه؟(خنده)
یااااا خوب اره یه جای افسانه ای و جادویی خیلی جالبه!!(ذوق)
× میگم اما به هیچ عنوان اگر برگشتی به دنیای خودت نباید چیزی راجب این دنیا بگی، قول؟
قول انگشتیی
× خب خب این سرزمین نزدیک دو هزار ساله پدید اومده و پدر من یعنی جونگ هون هفتم این سرزمین رو اداره میکنه و بعد از اون برادرم این جارو به رهبری میگیره همسر منم میشه وزیر برادرم اما فعلا پدرش وزیره و همسرم ژنرال حالا اینارو ولش کن اینجا از پدرم که شاه هست تا یه برده توی این سرزمین همه موجودات انسان نما هستن پدرم شیر،مادرم ببر و از یه شیر و ببر یه شیر و یه ببر بوجود اومد برادرم ببر سیاه و من شیر در اومدم همسرم هم ببر هست
(دهنش از تعجب باز مونده) وایییی
اسلاید دو بورا
اسلاید سه اون در توی باغ(به نورش توجه نکنید)
(بچهااا مرسییی انقدر حمایت کردید که پشمامممممم😍🔪🔪🔪) هیچم حمایت نکردید بیشتر ۲۰۰ تا فالور فقط ۱۴تا لایک اونم بدون کامنت؟؟؟ مرسی واقعا ، جدی اگه از فیک خوشتون نمیاد دیگه اپلودش نکنم؟ لطفاً جدی بگید چون من دارم وقتمو برای این فیک میزارم
شرط
۳۰لایک
۴۰کامنت
۵.۳k
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.