پارت هفتم رویای من
لی فیلیکس_واا چقد بی ادبی تو
من_اونی که بی ادبه توی در رو باز کنید میخام برم
کیم سونگمین_بله البته الان باز میکنیم
من_باهاتون شوخی ندارم
کیم سونگمین_مگه من دارم
داشت همین جوری می اومد جلو
هی برو عقب من بردیه تو نیستم
بنگ چان_تو چقد دیوونه ای مگه ما گفتیم برده مونی فقط میخایم یکم باهات بازی کنیم
من_بنگ چان منو باش فک کردم ادم خوبی هستی بابا منو ول کنید برم من نمیخام بازی کنم
بنگ چان_خفه شو من ادمه خوبیم همش تقصیر توعه لی فیلیکس من رفتم
لی فیلیکس_وایساا بنگ چان
کیم سونگمین_همش تقصیر توعه گلم
همشون پشت سر هم رفتن بیرون
منم پشت سرشون رفتم بیرون
وای خداا شکرت از دستشون راحت شدم
چند دقیقه بعدـ
لی فیلیکس_بنگ چان وایساا
بنگ چان_چیه دوباره میخایم ما رو تو دردسر بندازی حتما
لی فیلیکس_نه اصلنم اینجوری نیس تو چرا اینجوری شدی اصلن با ما پایه نیستی دیگه
بنگ چان_اگه ادم خوبی باشین کسی رو اذیت نکنید باهاتون هستم اما شما هر دفعه یه. نفرو عذاب میدید
لی فیلیکس _داداش تو هم مثل هیونجین انگار مهربون شدی
بنگ چان_بسه ساکت شو
زنگ خورد رفتم خونه
مامان من اومدم
مامان_خوش اومدی دخترم
داداشم_هی اری
من_چیه
داداشم_مدرسه چطور بود
من_میخاستی چطور باشه مثل همیشه
داداشم_اهوم حتما فردا امتحان داری
من_تو از کجا میدونی
داداشم_خب بعدن بهت میگم
من_هی وایسا خدا این دیگه از کجا میدونه اینجا چه خبره
غذامو خوردم نشستم یکم سریال ترسناک ببینم
داشتم همین جوری نگاه میکردم که یه لحظه یکی پنجره سنگ زد
من_حتما کسی هواسش نبوده
دوباره سنگ خورد
وای خدا مامان توی داداش سوهو توی
بیخیال شاید دوباره هواسش نبوده
دوباره سنگ زد پنجره باز شد
رفتم ببینم کیه
بسه کی اون پایینه از جونت سیر شدی
کیم سونگمین_عه بچها اون اری نیس
کیم سونگمین شماها اینجا چی کار میکنید به خدا الان حوصله جر بحث ندارم برین
کیم سونگمین_ما کاری باهات نداریم خودمون اومدیم اینجا
من_جدی واسه چی اومدین
لی فیلیکس_برو داخل سریالتو ببین مزاحم ما نشو
من_پس هی سنگ نزنید
بنگ چان_برو داخل سرده
من_این الان به من گفت برو داخل سرده به من محبت کرد نه باور نمیکنم دوباره میخاد گولم بزنه
لی فیلیکس_داداش تو الان بهش گفتی بره داخل سردش میشه
بنگ چان_عامم خب گفتم
لی فیلیکس_نکنه از این دختره خوشت اومده
بنگ چان_نه اصلن دلیلی نداره
کیم سونگمین_هییی اری بیا پایینن ببینم
من_چتهه
کیم سونگمین_درس حرف بزن
من_باشه بفرما
کیم سونگمین_مغازه اینجا سراغ داری
من_نه بیشتر تو شهر خرید میکنم
کیم سونگمین_باشه برو داخل
من_وای خدا
روز بعد
خانم معلم_سلام بچها درساتونو چیکار کردین امروز امتحان داریم خوندین
_بله خانم
۸به زودی
من_اونی که بی ادبه توی در رو باز کنید میخام برم
کیم سونگمین_بله البته الان باز میکنیم
من_باهاتون شوخی ندارم
کیم سونگمین_مگه من دارم
داشت همین جوری می اومد جلو
هی برو عقب من بردیه تو نیستم
بنگ چان_تو چقد دیوونه ای مگه ما گفتیم برده مونی فقط میخایم یکم باهات بازی کنیم
من_بنگ چان منو باش فک کردم ادم خوبی هستی بابا منو ول کنید برم من نمیخام بازی کنم
بنگ چان_خفه شو من ادمه خوبیم همش تقصیر توعه لی فیلیکس من رفتم
لی فیلیکس_وایساا بنگ چان
کیم سونگمین_همش تقصیر توعه گلم
همشون پشت سر هم رفتن بیرون
منم پشت سرشون رفتم بیرون
وای خداا شکرت از دستشون راحت شدم
چند دقیقه بعدـ
لی فیلیکس_بنگ چان وایساا
بنگ چان_چیه دوباره میخایم ما رو تو دردسر بندازی حتما
لی فیلیکس_نه اصلنم اینجوری نیس تو چرا اینجوری شدی اصلن با ما پایه نیستی دیگه
بنگ چان_اگه ادم خوبی باشین کسی رو اذیت نکنید باهاتون هستم اما شما هر دفعه یه. نفرو عذاب میدید
لی فیلیکس _داداش تو هم مثل هیونجین انگار مهربون شدی
بنگ چان_بسه ساکت شو
زنگ خورد رفتم خونه
مامان من اومدم
مامان_خوش اومدی دخترم
داداشم_هی اری
من_چیه
داداشم_مدرسه چطور بود
من_میخاستی چطور باشه مثل همیشه
داداشم_اهوم حتما فردا امتحان داری
من_تو از کجا میدونی
داداشم_خب بعدن بهت میگم
من_هی وایسا خدا این دیگه از کجا میدونه اینجا چه خبره
غذامو خوردم نشستم یکم سریال ترسناک ببینم
داشتم همین جوری نگاه میکردم که یه لحظه یکی پنجره سنگ زد
من_حتما کسی هواسش نبوده
دوباره سنگ خورد
وای خدا مامان توی داداش سوهو توی
بیخیال شاید دوباره هواسش نبوده
دوباره سنگ زد پنجره باز شد
رفتم ببینم کیه
بسه کی اون پایینه از جونت سیر شدی
کیم سونگمین_عه بچها اون اری نیس
کیم سونگمین شماها اینجا چی کار میکنید به خدا الان حوصله جر بحث ندارم برین
کیم سونگمین_ما کاری باهات نداریم خودمون اومدیم اینجا
من_جدی واسه چی اومدین
لی فیلیکس_برو داخل سریالتو ببین مزاحم ما نشو
من_پس هی سنگ نزنید
بنگ چان_برو داخل سرده
من_این الان به من گفت برو داخل سرده به من محبت کرد نه باور نمیکنم دوباره میخاد گولم بزنه
لی فیلیکس_داداش تو الان بهش گفتی بره داخل سردش میشه
بنگ چان_عامم خب گفتم
لی فیلیکس_نکنه از این دختره خوشت اومده
بنگ چان_نه اصلن دلیلی نداره
کیم سونگمین_هییی اری بیا پایینن ببینم
من_چتهه
کیم سونگمین_درس حرف بزن
من_باشه بفرما
کیم سونگمین_مغازه اینجا سراغ داری
من_نه بیشتر تو شهر خرید میکنم
کیم سونگمین_باشه برو داخل
من_وای خدا
روز بعد
خانم معلم_سلام بچها درساتونو چیکار کردین امروز امتحان داریم خوندین
_بله خانم
۸به زودی
۱۹.۴k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.